لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
آئینه (فیلم ۱۹۷۷). آئینه ( اردو: آئینه ) یک فیلم در ژانر موزیکال به کارگردانی نذر الاسلام است که در سال ۱۹۷۷ منتشر شد. [ ۱] [ ۲] از بازیگران آن می توان به شبنم، ندیم بیگ، ریحان و بهار بیگم اشاره کرد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف
wiki: آئینه (فیلم ۱۹۷۷)
جدول کلمات
مرات
پیشنهاد کاربران
واژه هایی مانند �آی�، �آیه�، �عِیْن�، �آینه�، �عینک�، �معاینه�، �آئین�، �انعکاس ، عِینعکاس�، �استعانه�، �معنی�، �معنویت�، �مُعَیَّن�، �عیان�، �تَعَنّی�، �عنوان�، �اعتنا�، �عنایت� و . . . همگی به نوعی حامل مفهوم دیدن، مشاهده، یا وضوح و فهم و شناخت و تعیین و جلوه و نمود و نظر و رؤیَت هستند، و این نشان دهنده ی قدرت و گستردگی ریشه ی �عین� در زبان های عربی و فارسی است که می تواند در حوزه های بسیار زیادی با مفهوم مشترک دیدن گسترش یابد به طوری که مفهوم به عِیْن آمدن در کلمات اشاره ای مثل ( این آن اینها آنها ) همه مرتبط با کلمه ی عین و عیان بودن و دیدن قابل مشاهده می باشد.
... [مشاهده متن کامل]
البته این نکته در اینجا لازم به ذکر است که مفهوم کلمه ی مُعَیَّن و مَعین نباید با هم اشتباه گرفته شوند.
چون کلمه ی مَعین از ریشه ی مَعْ و ماء و مایع و میعان به معنی آبدار و دارای آب از کلمه ی ماء منشعب شده است.
آئین ؛ اگر در ساختمان این کلمه حرف تعالی بخش ( آ ) را به عنوان باب ورود به کلمه در نظر بگیریم و با نگارش آعین این کلمه را در قانون و قواعد ایجاد کلمات تحلیل و بررسی کنیم به معنی آداب و رسومی که منتج به، به عِیْن آمدن و انعکاس و بازتاب نور خداوند متعال از طریق عملکرد وجود ما می شود می باشد.
فلسفه ی مفهوم نهفته در صندوقچه ی اسرارآمیز آئین ، به برآیندِ آداب و رسومی گفته می شود که آینده ی انسان را عیان و تعیین و تضمین کند.
فلسفه وجودی ابزاری به نام آینه نیز بر مبنای بازتاب نور و انعکاس عکس و تصاویر جهت عیان شدن و به عِیْن آمدن و مُعَیَّن شدن می باشد.
تا بدانجا که از مفهوم کلمه ی آینه به عنوان ابزاری برای انعکاس و به عِیْن آمدن در فرهنگ فارسی کلمه ی آئین نیز رایج و متداول شده است
همچنین معنی اصطلاح تَعَنّی و عنایت داشتن و عنوان از جهت به عِیْن آمدن و توجه کردن و نگاه کردن جهت به چشم آمدن می باشد.
آیه ؛ عیان کننده با تَعَنّی و عنایت به عناوین و عِیْن و معانی
درک و جانمایی بهتر مطالب فوق و مفهوم کلمات مرتبط با کلمه ی آئین جهت نشستن و حفظ این مفهوم در ذهن در مطلبِ تحلیل و تفسیر شده ی زیر در خصوص مفهوم کلمه ی آیسودا تبیین شده است ؛
آیسودا ؛
از آنجایی که در فرهنگ غنی فارسی و تمدن پهناور ایرانی در فرهنگ نامگذاری ها ، شخصیت زن در زندگی و مادر و دختر برای ایرانیان دارای اَرج و قرب و احترام زیادی بوده است تمام نام های زنانه در نزد ایرانیان بر مبنای ارزش های بالایی بوده که شخصیت زن به عنوان یک شخصیت مرکزی و محوری در تشکیل خانواده و ساختن زندگی برای مردان ایران زمین داشته است به طوری که شعار زن زندگی سازندگی چکیده و عصاره ی ناب این فرهنگ غنی در پهنه ی وسیع فرهنگ ایران عزیزمان بوده است.
تعریفی که از کلمه ی آیسودا در زبان ترکی به عنوان بخشی از تمدن ایران در حال حاضر رایج می باشد بدینصورت است که کلمه ی آیسودا بر مبنا و مرتبط با دو کلمه ی ( آی ) با ترجمه و برگردان آن به زبان فارسی به معنی ماه و بخش دوم کلمه ی ( سو ) به معنی آب می باشد.
یعنی تصویری از ماه که در آب افتاده باشد و آب نیز به مانند یک آینه این تصویر را انعکاس داده باشد و به عِیْن آورده باشد.
فلسفه ی کلمه ی ( آی ) به معنی ماه در زبان ترکی منشعب شده و خلاصه شده ی کلمه ی آیْن با ریخت کامل تر آن آینه می باشد.
از آنجایی که از جانب خداوند حکیم ، ماهیت و فلسفه ی وجودی کره ی ماه به مانند یک آینه در واقعیت و در عالم هستی بر مبنای انعکاس نور خورشید برای آسمان شب می باشد.
کلمه ی خلاصه شده و ناقص ( آی ) در زبان ترکی که دارای ریخت کاملتر، تحت عنوان آیْن می باشد منشعب از کلمه ی آینه می باشد.
یعنی حکمت و انتخاب کلمه ی آی منشعب از کلمه ی آینه در زبان ترکی به معنی ماه بر مبنای انعکاس دهنده بودن آینه می باشد بر همین مبنا، با تحلیل و تفسیری که برای کلمه ی آیسودا منشعب از دو کلمه ی آینه و سو به معنی آب شد ریخت کاملتر کلمه ی آیسودا با این تعریف کلمه ی آینسودا می باشد.
ولی از آنجایی که حرف ( ن ) در ساختمان کلمه ی آیسودا وجود ندارد اگر بخواهیم از یک زاویه ی دیگر یک تفسیر درست از کلمه ی آیسودا با توجه به پیشینه ی تاریخی و آئین و فرهنگ و تمدن غنی ایران در حوزه ی تمدنی ایران پهناور را داشته باشیم با توجه به ذات آوایی و رفتار تعالی بخش حرف ( آ ) در انتهای ساختمان کلمه ی آیسودا به معنی مایه ی آسودگی و بسیار آسایش بخش و سایه افکن دارای معنا و مفهوم می باشد.
آنَاءِ اللَّیْلِ ؛
از مفهوم مشترک کلمات آئین و آئینه و آینه و آیه و عِیْن و عیان و آینده و تَعَنّی و عنایت و اعتنا و عنوان و معنی و معنا و معنویت و. . . با ساختمان ها و کاربری های متفاوت در قرآن با کلمه ی آناء به معنی عیان شدن در هنگامی که ماه، نور خورشید را در شب انعکاس و بازتاب می دهد و عیان می کند برای ذکر تسبیح خداوند متعال آورده شده است.
فَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا ۖ وَمِنْ آنَاءِ اللَّیْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّکَ تَرْضَىٰ
عنایت ؛ اعتنا کردن، تَعَنّی کردن در معنی و معانی
عنایت ؛ وَعَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَیِّ الْقَیُّومِ
( نستعین ؛ کلمه ی نستعین به معنی طلب استعانت در آیه ی ایاک نستعین از ریشه ی عِین ایجاد گردیده به معنی به یکتایی خودت تنها از تو می خواهیم که ما را ببینی و از نظر خودت دور نکنی می باشد. کلمه ی عین مرتبط با کلماتی از قبیل عینک مُعَین عیان آینه و. . . می باشد. )
عنان ؛ از مصدر عِیْن در بسیاری از موقعیت های کاربردی جهت کلمه سازی استفاده شده است.
اصطلاح عنان کار از دست دادن یعنی کنترل نگاه و نظر را از دست دادن و دیدن چیزهایی که نباید دیده شود. پس با این تفسیر عنان یعنی مهار کردن و کنترل کردن چشم و نگاه و دید.
مصدر و بن واژه ی کلمه ی عنان ، عین می باشد
و مصدر این مصدر عی یا آی مرتبط با کلمه ی آیه و آیْن می باشد.
کلیدواژه ی ( عین ) مصدر و بن واژه ی بسیاری از کلمات هم خانواده خودش در جایگاه های کاربردی مختلف می باشد.
( آیه عنان عنوان عین عُوْن عینک معاینه عیان آینه آن این معنی معنا مُعَیَّن تعیین تعاون معاون تأنی )
حروف اصلی در تمام کلمات ذکر شده با مصدر و بن واژه ی ( عین ) دو حرف ( ع ن ) می باشد.
و حرف اصلی تر کلمه ی عین حرف ( ع ) می باشد.
حرف ( ع آ ) با توجه به محل مشترک صدور آوای آنها از ابزارهای کلامی واقع در دهان در قوانین ایجاد کلمات و قوانین نگارشی آنها قابل تبدیل به یکدیگر می باشند.
حقیقت و ذات آوایی حرف ( آ ع ) منطبق با عالم واقع یک جریان رو به ازدیاد و تعالی و قابل رویت را در کلمات ایجاد می کند.
به گونه ای که وقتی صدای این حرف را با کمک ابزارهای ایجاد کلام مثل لب و دندان و حلق و زبان به آواز در می آوریم دهان به مانند شیپوری که بخواهد صدا را از یک نقطه ی تنگی به یک نقطه ی حجیم تری برساند این مفهوم تعالی را می توانیم درک کنیم.
یکی از ابعاد ذات آوایی حرف ( آ ع ) این است که در هر کلمه ای نقش آفرینی کند بُعد تألیف شدن و تعالی یافتن و به چشم آمدن و دیده شدن در آن مستتر می باشد.
حرف ( آ ) چه با ریخت بی کلاه ( ا ) چه با ترکیب مُصَوِّت ها چه با ریخت عین ( ع ) نماد تألیف شدن و تعالی یافتن و به چشم آمدن در مفهوم کلمات را ایجاد می کند.
به گونه ای که دو کلمه ی عِین و عینک در زبان عربی و کلمه ی آینه در زبان فارسی و خود کلمه ی تألیف و تعالی و علف به خوبی این تعریف را تأیید می کند.
عنوان ؛ سرفصل قرار دادن برای دیدن و به عین آمدن و عیان شدن عمق مطلب
عین ؛ چشم
عُوْن ؛ چشمها
عیان ؛ آشکار و قابل رویت
معنی ؛ مفهوم جهت دیدن و درک مسایل
معین ؛ مشخص
تعیین ؛ مشخص کردن از جهت به دید آمدن
تعاون ؛ همفکری از جهت بهتر دیدن مسایل
معاون ؛ جانشین از جهت عدم حضور رییس برای دیدن
تأنی ؛ حوصله به خرج دادن جهت دیدن مسایل
حتی کلمه ی انتظار که از نظر کردن و نظارت منشعب شده است با ریخت عینتظر به مفهوم نظاره کردن با چشم احتمالا با کلمه ی عین مرتبط می باشد مانند کلمه ی انعکاس که با نگارش عِینعکاس مفهوم خودش را با مصدر عین بهتر به ما می رساند.
همچنین کلمه ی عنصر به معنی مواد قابل رویت
و کلمه ی انسان با ریخت عینسان به معنی موجود بینا
و کلمه ی اُنس به معنی به چشم همدیگر آمدن و همدیگر را دیدن و فراوان از این دست کلمات مفهوم به عین آمدن در آن مستتر است.
... [مشاهده متن کامل]
البته این نکته در اینجا لازم به ذکر است که مفهوم کلمه ی مُعَیَّن و مَعین نباید با هم اشتباه گرفته شوند.
چون کلمه ی مَعین از ریشه ی مَعْ و ماء و مایع و میعان به معنی آبدار و دارای آب از کلمه ی ماء منشعب شده است.
آئین ؛ اگر در ساختمان این کلمه حرف تعالی بخش ( آ ) را به عنوان باب ورود به کلمه در نظر بگیریم و با نگارش آعین این کلمه را در قانون و قواعد ایجاد کلمات تحلیل و بررسی کنیم به معنی آداب و رسومی که منتج به، به عِیْن آمدن و انعکاس و بازتاب نور خداوند متعال از طریق عملکرد وجود ما می شود می باشد.
فلسفه ی مفهوم نهفته در صندوقچه ی اسرارآمیز آئین ، به برآیندِ آداب و رسومی گفته می شود که آینده ی انسان را عیان و تعیین و تضمین کند.
فلسفه وجودی ابزاری به نام آینه نیز بر مبنای بازتاب نور و انعکاس عکس و تصاویر جهت عیان شدن و به عِیْن آمدن و مُعَیَّن شدن می باشد.
تا بدانجا که از مفهوم کلمه ی آینه به عنوان ابزاری برای انعکاس و به عِیْن آمدن در فرهنگ فارسی کلمه ی آئین نیز رایج و متداول شده است
همچنین معنی اصطلاح تَعَنّی و عنایت داشتن و عنوان از جهت به عِیْن آمدن و توجه کردن و نگاه کردن جهت به چشم آمدن می باشد.
آیه ؛ عیان کننده با تَعَنّی و عنایت به عناوین و عِیْن و معانی
درک و جانمایی بهتر مطالب فوق و مفهوم کلمات مرتبط با کلمه ی آئین جهت نشستن و حفظ این مفهوم در ذهن در مطلبِ تحلیل و تفسیر شده ی زیر در خصوص مفهوم کلمه ی آیسودا تبیین شده است ؛
آیسودا ؛
از آنجایی که در فرهنگ غنی فارسی و تمدن پهناور ایرانی در فرهنگ نامگذاری ها ، شخصیت زن در زندگی و مادر و دختر برای ایرانیان دارای اَرج و قرب و احترام زیادی بوده است تمام نام های زنانه در نزد ایرانیان بر مبنای ارزش های بالایی بوده که شخصیت زن به عنوان یک شخصیت مرکزی و محوری در تشکیل خانواده و ساختن زندگی برای مردان ایران زمین داشته است به طوری که شعار زن زندگی سازندگی چکیده و عصاره ی ناب این فرهنگ غنی در پهنه ی وسیع فرهنگ ایران عزیزمان بوده است.
تعریفی که از کلمه ی آیسودا در زبان ترکی به عنوان بخشی از تمدن ایران در حال حاضر رایج می باشد بدینصورت است که کلمه ی آیسودا بر مبنا و مرتبط با دو کلمه ی ( آی ) با ترجمه و برگردان آن به زبان فارسی به معنی ماه و بخش دوم کلمه ی ( سو ) به معنی آب می باشد.
یعنی تصویری از ماه که در آب افتاده باشد و آب نیز به مانند یک آینه این تصویر را انعکاس داده باشد و به عِیْن آورده باشد.
فلسفه ی کلمه ی ( آی ) به معنی ماه در زبان ترکی منشعب شده و خلاصه شده ی کلمه ی آیْن با ریخت کامل تر آن آینه می باشد.
از آنجایی که از جانب خداوند حکیم ، ماهیت و فلسفه ی وجودی کره ی ماه به مانند یک آینه در واقعیت و در عالم هستی بر مبنای انعکاس نور خورشید برای آسمان شب می باشد.
کلمه ی خلاصه شده و ناقص ( آی ) در زبان ترکی که دارای ریخت کاملتر، تحت عنوان آیْن می باشد منشعب از کلمه ی آینه می باشد.
یعنی حکمت و انتخاب کلمه ی آی منشعب از کلمه ی آینه در زبان ترکی به معنی ماه بر مبنای انعکاس دهنده بودن آینه می باشد بر همین مبنا، با تحلیل و تفسیری که برای کلمه ی آیسودا منشعب از دو کلمه ی آینه و سو به معنی آب شد ریخت کاملتر کلمه ی آیسودا با این تعریف کلمه ی آینسودا می باشد.
ولی از آنجایی که حرف ( ن ) در ساختمان کلمه ی آیسودا وجود ندارد اگر بخواهیم از یک زاویه ی دیگر یک تفسیر درست از کلمه ی آیسودا با توجه به پیشینه ی تاریخی و آئین و فرهنگ و تمدن غنی ایران در حوزه ی تمدنی ایران پهناور را داشته باشیم با توجه به ذات آوایی و رفتار تعالی بخش حرف ( آ ) در انتهای ساختمان کلمه ی آیسودا به معنی مایه ی آسودگی و بسیار آسایش بخش و سایه افکن دارای معنا و مفهوم می باشد.
آنَاءِ اللَّیْلِ ؛
از مفهوم مشترک کلمات آئین و آئینه و آینه و آیه و عِیْن و عیان و آینده و تَعَنّی و عنایت و اعتنا و عنوان و معنی و معنا و معنویت و. . . با ساختمان ها و کاربری های متفاوت در قرآن با کلمه ی آناء به معنی عیان شدن در هنگامی که ماه، نور خورشید را در شب انعکاس و بازتاب می دهد و عیان می کند برای ذکر تسبیح خداوند متعال آورده شده است.
فَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا ۖ وَمِنْ آنَاءِ اللَّیْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّکَ تَرْضَىٰ
عنایت ؛ اعتنا کردن، تَعَنّی کردن در معنی و معانی
عنایت ؛ وَعَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَیِّ الْقَیُّومِ
( نستعین ؛ کلمه ی نستعین به معنی طلب استعانت در آیه ی ایاک نستعین از ریشه ی عِین ایجاد گردیده به معنی به یکتایی خودت تنها از تو می خواهیم که ما را ببینی و از نظر خودت دور نکنی می باشد. کلمه ی عین مرتبط با کلماتی از قبیل عینک مُعَین عیان آینه و. . . می باشد. )
عنان ؛ از مصدر عِیْن در بسیاری از موقعیت های کاربردی جهت کلمه سازی استفاده شده است.
اصطلاح عنان کار از دست دادن یعنی کنترل نگاه و نظر را از دست دادن و دیدن چیزهایی که نباید دیده شود. پس با این تفسیر عنان یعنی مهار کردن و کنترل کردن چشم و نگاه و دید.
مصدر و بن واژه ی کلمه ی عنان ، عین می باشد
و مصدر این مصدر عی یا آی مرتبط با کلمه ی آیه و آیْن می باشد.
کلیدواژه ی ( عین ) مصدر و بن واژه ی بسیاری از کلمات هم خانواده خودش در جایگاه های کاربردی مختلف می باشد.
( آیه عنان عنوان عین عُوْن عینک معاینه عیان آینه آن این معنی معنا مُعَیَّن تعیین تعاون معاون تأنی )
حروف اصلی در تمام کلمات ذکر شده با مصدر و بن واژه ی ( عین ) دو حرف ( ع ن ) می باشد.
و حرف اصلی تر کلمه ی عین حرف ( ع ) می باشد.
حرف ( ع آ ) با توجه به محل مشترک صدور آوای آنها از ابزارهای کلامی واقع در دهان در قوانین ایجاد کلمات و قوانین نگارشی آنها قابل تبدیل به یکدیگر می باشند.
حقیقت و ذات آوایی حرف ( آ ع ) منطبق با عالم واقع یک جریان رو به ازدیاد و تعالی و قابل رویت را در کلمات ایجاد می کند.
به گونه ای که وقتی صدای این حرف را با کمک ابزارهای ایجاد کلام مثل لب و دندان و حلق و زبان به آواز در می آوریم دهان به مانند شیپوری که بخواهد صدا را از یک نقطه ی تنگی به یک نقطه ی حجیم تری برساند این مفهوم تعالی را می توانیم درک کنیم.
یکی از ابعاد ذات آوایی حرف ( آ ع ) این است که در هر کلمه ای نقش آفرینی کند بُعد تألیف شدن و تعالی یافتن و به چشم آمدن و دیده شدن در آن مستتر می باشد.
حرف ( آ ) چه با ریخت بی کلاه ( ا ) چه با ترکیب مُصَوِّت ها چه با ریخت عین ( ع ) نماد تألیف شدن و تعالی یافتن و به چشم آمدن در مفهوم کلمات را ایجاد می کند.
به گونه ای که دو کلمه ی عِین و عینک در زبان عربی و کلمه ی آینه در زبان فارسی و خود کلمه ی تألیف و تعالی و علف به خوبی این تعریف را تأیید می کند.
عنوان ؛ سرفصل قرار دادن برای دیدن و به عین آمدن و عیان شدن عمق مطلب
عین ؛ چشم
عُوْن ؛ چشمها
عیان ؛ آشکار و قابل رویت
معنی ؛ مفهوم جهت دیدن و درک مسایل
معین ؛ مشخص
تعیین ؛ مشخص کردن از جهت به دید آمدن
تعاون ؛ همفکری از جهت بهتر دیدن مسایل
معاون ؛ جانشین از جهت عدم حضور رییس برای دیدن
تأنی ؛ حوصله به خرج دادن جهت دیدن مسایل
حتی کلمه ی انتظار که از نظر کردن و نظارت منشعب شده است با ریخت عینتظر به مفهوم نظاره کردن با چشم احتمالا با کلمه ی عین مرتبط می باشد مانند کلمه ی انعکاس که با نگارش عِینعکاس مفهوم خودش را با مصدر عین بهتر به ما می رساند.
همچنین کلمه ی عنصر به معنی مواد قابل رویت
و کلمه ی انسان با ریخت عینسان به معنی موجود بینا
و کلمه ی اُنس به معنی به چشم همدیگر آمدن و همدیگر را دیدن و فراوان از این دست کلمات مفهوم به عین آمدن در آن مستتر است.
معنی های مذهبی قرار بدهید
آینه، وسیله ای است که به علت صافی و بازتاب بالایش، بر رویهٔ خود، تصویر اجسام را نشان می دهد. پرتوهای نور بازتابیده از رویهٔ یک آینه در نقطه ای به نام نقطه کانونی آینه به هم می رسد. بسته به دوری جسم تا آینه و نوع آینه، فاصله نقطه کانونی آینه از آن متفاوت است.
... [مشاهده متن کامل]
تاریخچه
کهن ترین نشانه های آینه مربوط به ۶۰۰۰ پیش از میلاد است که در آناتولی ( در ترکیه ) یافت شده است. پس از آن در ۴۰۰۰ پ. م. می توان تمدن های میانرودان را نام برد. در مصر باستان کهن ترین نشانه از آینه به حدود ۳۰۰۰ پ. م. باز می گردد. نمونه ای دیگر از وجود آینه به حدود ۳۰۰۰ سال پیش در ایران می رسد که یعنی در زمان هخامنشیان که آن ها با صیقل دادن سنگ ها و فلزات، آنها را به آینه هایی شفاف تبدیل می کردند که آثار آن در تالار آینهٔ تخت جمشید باقی مانده است. آینه های صیقل شده در آمریکای جنوبی و مرکزی به ۲۰۰۰ پیش از میلاد باز می گردد. در چین آینه های برنجی به ۲۰۰۰ پیش از میلاد باز می گردد. آینه های روکش شده از فلز در صیدای لبنان در سدهٔ یکم پس از میلاد یافت شده است. آینه های شیشه ای با روکشی از ورقهٔ طلا در نوشته های پلینی مهتر در کتاب «تاریخ طبیعی ( پلینی ) » در سال ۷۷ پس از میلاد نوشته شده است.
در سدهٔ ۱۲ میلادی شیشه در فراوری آینه، به شکل گسترده به کار گرفته شد و نخستین آینه های شیشه ای که با ورقه هایی پوشیده از سرب به بازار عرضه می شدند بوجود آمدند. زمانی بعد ماهیت سمی بودن سرب آشکار گردید و به همین دلیل استفاده از مخلوط جیوه و قلع بجای سرب آغاز شد. این تغییر و دگرش ها باعث شدند که ونیز که در آن زمان محل تولید اینگونه آینه ها بود به یک قطب اقتصادی تبدیل شود. با وجود این، اختراع و فراوری آینه را نباید جزو نیازهای نخست و تنها در حد یک ابزار شخصی پنداشت، امروزه کاربردهای دانشی آینه ها بسیار بیشتر از کاربردهای نخستین و نمایی آنها هستند.
داشنمندان از مدتها پیش ویژگی های آینه های تخت و کوژ و کاو ( محدب و مقعر ) را می شناختند و حتا با بهره از آنها برای متمرکز کردن نور آفتاب وسایلی را برای به آتش کشیدن اجسام اختراع کرده بودند. حتا در این مورد افسانه ای وجود دارد که می گویند ارشمیدس دانشمند نامدار سدهٔ سوم پیش از میلاد بوسیله شبکه ای از اینگونه آینه ها، کشتیهای بادبانی مهاجمان رومی را به آتش می کشیده است، تا اینکه فرمانروای روم سرانجام در شب موفق به تسخیر شهر «سیراکوز» می گردد. آینه ی بر آمده یک آینه ی قدیمی است
گونه ها
آینه ها بر پایهٔ ساختار به گونه های زیر بخش می شوند:
آینه های تخت
آینه های شیشه ای
آینه های فلزی
آینه های لایه گذاری شده
آینه های کروی
آینهٔ کاو یا مقعر
آینهٔ کوژ یا محدب
آینه های شلجمی ( در چراغ خودروها )
آینه های توان بالا ( کاربرد در آزمایش و محاسبات )
آینه ها بر پایهٔ جنس به گونه های زیر بخش می شوند:
آینه های شیشه ای
آینه های فلزی
آینه های مایع
ساخت
بسیاری از آینه ها با افزودن روکش بازتابنده به یک لایهٔ مناسب ساخته می شوند. در بیش تر آینه ها این لایه به شَوَند ( دلیل ) آسانی ساخت، سختی، و توانایی داشتن رویهٔ صاف، شیشه است. روکش بازتابنده بیش تر به رویهٔ پشت آینه افزوده می شود تا از فرسایش و آسیب های ناگهانی در پناه بماند.
این لایه شکل داده می شود، صیقل داده می شود و پاک می شود تا سپس روکش شود. آینه های شیشه ای بیش تر با نقره یا آلومنیوم به همراه مجموعه ای از دیگر روکش ها، روکش می شوند.
۱ - قلع ۲ - نقره ۳ - کُنانَنده ( فعال سازهای ) شیمیایی ۴ - مس + okhtak ( ؟ ) ۵ - رنگ
قلع نخست افزوده می شود، چراکه نقره نمی تواند به شیشه بچسبد. کناننده ها باعث سختی قلع/نقره می شوند. مس برای ماندگاری و دیرپایی افزوده می شود. رنگ ( بیش تر موارد سبز ) در پشت آینه از خراش ها و آسیب های ناگهانی جلوگیری می کند.
در برخی کاربردها، به ویژه آن ها که هزینه اهمیت دارد و یا به دیرپایی بسیار نیازمندند، آینه ها از یک مادهٔ توپر مانند فلز صیقل زده، ساخته می شوند.
برای کاربردهای فنی مانند آینه های لیزری، روکش بازتابنده بیش تر به روش نشست مکنده به روی رویهٔ بیرونی لایه روکش می شود. این کار از بازتاب دوباره و از جذب نور در آینه جلوگیری می کند. آینه های فنی ارزان تر، از روکش نقره، آلومنیوم یا طلا بهره می برند ( طلا بیش تر برای آینه های فروسرخ ) و بازتاب های ۹۰ - ۹۵٪ را تا هنگامی که نو هستند، بدست می آورند. یک روکش محافظ ممکن است برای جلوگیری از اکسید شدن لایهٔ بازتابنده افزوده شود. کاربردهایی که به بازتاب بیش تر و یا ماندگاری بیش تر نیازمندند، از روکش ترابرقی بهره می برند، که می تواند بازتاب هایی به اندازهٔ ۹۹٫۹۹۹٪ را در یک بازهٔ کوچک از طول موج ها بدست آورد.
کاربردها
از جمله کاربردهای آینه ها می توان موارد زیر را نام برد:
تلسکوپ ها: شاید مهم ترین کاربرد آینه در تلسکوپ ها بوده باشد، که باعث شد دید آدمی فراتر از زمین رود.
سامانه های رادار و روش های پیچیدهٔ هواپیمایی
میکروسکوپ ها
ابزارآلات پزشکی
در خودروها جهت افزایش میدان دید.
در دوربین های شکاری
در عینک های مختلف
تلسکوبهای زیردریایی
آینه در ادبیات فارسی
گاهی در ادبیات عرفانی آینه به دل شخص مؤمن اشاره دارد، آن گاه که، از زنگارها و تیرگی های ناشی از حرص، حسد، عجب، و خودبینی پاک و صیقلی شده باشد. [نیازمند منبع]
عکس روی تو که در آینهٔ جام افتاد عارف از خندهٔ می در طمع خام افتاد
حسن روی تو به یک جلوه که در آینه کرد این همه نقش در آیینهٔ اوهام افتاد
این همه عکس می ونقش نگارین که نمود یک فروغ رخ ساقیست که در جام افتاد
{{{2}}}
پیوند به بیرون
در ویکی انبار پرونده هایی دربارهٔ آینه موجود است.
آینه در وب گاه رشد
اطلاعاتی کامل دربارهٔ آینه ها< . . .
... [مشاهده متن کامل]
تاریخچه
کهن ترین نشانه های آینه مربوط به ۶۰۰۰ پیش از میلاد است که در آناتولی ( در ترکیه ) یافت شده است. پس از آن در ۴۰۰۰ پ. م. می توان تمدن های میانرودان را نام برد. در مصر باستان کهن ترین نشانه از آینه به حدود ۳۰۰۰ پ. م. باز می گردد. نمونه ای دیگر از وجود آینه به حدود ۳۰۰۰ سال پیش در ایران می رسد که یعنی در زمان هخامنشیان که آن ها با صیقل دادن سنگ ها و فلزات، آنها را به آینه هایی شفاف تبدیل می کردند که آثار آن در تالار آینهٔ تخت جمشید باقی مانده است. آینه های صیقل شده در آمریکای جنوبی و مرکزی به ۲۰۰۰ پیش از میلاد باز می گردد. در چین آینه های برنجی به ۲۰۰۰ پیش از میلاد باز می گردد. آینه های روکش شده از فلز در صیدای لبنان در سدهٔ یکم پس از میلاد یافت شده است. آینه های شیشه ای با روکشی از ورقهٔ طلا در نوشته های پلینی مهتر در کتاب «تاریخ طبیعی ( پلینی ) » در سال ۷۷ پس از میلاد نوشته شده است.
در سدهٔ ۱۲ میلادی شیشه در فراوری آینه، به شکل گسترده به کار گرفته شد و نخستین آینه های شیشه ای که با ورقه هایی پوشیده از سرب به بازار عرضه می شدند بوجود آمدند. زمانی بعد ماهیت سمی بودن سرب آشکار گردید و به همین دلیل استفاده از مخلوط جیوه و قلع بجای سرب آغاز شد. این تغییر و دگرش ها باعث شدند که ونیز که در آن زمان محل تولید اینگونه آینه ها بود به یک قطب اقتصادی تبدیل شود. با وجود این، اختراع و فراوری آینه را نباید جزو نیازهای نخست و تنها در حد یک ابزار شخصی پنداشت، امروزه کاربردهای دانشی آینه ها بسیار بیشتر از کاربردهای نخستین و نمایی آنها هستند.
داشنمندان از مدتها پیش ویژگی های آینه های تخت و کوژ و کاو ( محدب و مقعر ) را می شناختند و حتا با بهره از آنها برای متمرکز کردن نور آفتاب وسایلی را برای به آتش کشیدن اجسام اختراع کرده بودند. حتا در این مورد افسانه ای وجود دارد که می گویند ارشمیدس دانشمند نامدار سدهٔ سوم پیش از میلاد بوسیله شبکه ای از اینگونه آینه ها، کشتیهای بادبانی مهاجمان رومی را به آتش می کشیده است، تا اینکه فرمانروای روم سرانجام در شب موفق به تسخیر شهر «سیراکوز» می گردد. آینه ی بر آمده یک آینه ی قدیمی است
گونه ها
آینه ها بر پایهٔ ساختار به گونه های زیر بخش می شوند:
آینه های تخت
آینه های شیشه ای
آینه های فلزی
آینه های لایه گذاری شده
آینه های کروی
آینهٔ کاو یا مقعر
آینهٔ کوژ یا محدب
آینه های شلجمی ( در چراغ خودروها )
آینه های توان بالا ( کاربرد در آزمایش و محاسبات )
آینه ها بر پایهٔ جنس به گونه های زیر بخش می شوند:
آینه های شیشه ای
آینه های فلزی
آینه های مایع
ساخت
بسیاری از آینه ها با افزودن روکش بازتابنده به یک لایهٔ مناسب ساخته می شوند. در بیش تر آینه ها این لایه به شَوَند ( دلیل ) آسانی ساخت، سختی، و توانایی داشتن رویهٔ صاف، شیشه است. روکش بازتابنده بیش تر به رویهٔ پشت آینه افزوده می شود تا از فرسایش و آسیب های ناگهانی در پناه بماند.
این لایه شکل داده می شود، صیقل داده می شود و پاک می شود تا سپس روکش شود. آینه های شیشه ای بیش تر با نقره یا آلومنیوم به همراه مجموعه ای از دیگر روکش ها، روکش می شوند.
۱ - قلع ۲ - نقره ۳ - کُنانَنده ( فعال سازهای ) شیمیایی ۴ - مس + okhtak ( ؟ ) ۵ - رنگ
قلع نخست افزوده می شود، چراکه نقره نمی تواند به شیشه بچسبد. کناننده ها باعث سختی قلع/نقره می شوند. مس برای ماندگاری و دیرپایی افزوده می شود. رنگ ( بیش تر موارد سبز ) در پشت آینه از خراش ها و آسیب های ناگهانی جلوگیری می کند.
در برخی کاربردها، به ویژه آن ها که هزینه اهمیت دارد و یا به دیرپایی بسیار نیازمندند، آینه ها از یک مادهٔ توپر مانند فلز صیقل زده، ساخته می شوند.
برای کاربردهای فنی مانند آینه های لیزری، روکش بازتابنده بیش تر به روش نشست مکنده به روی رویهٔ بیرونی لایه روکش می شود. این کار از بازتاب دوباره و از جذب نور در آینه جلوگیری می کند. آینه های فنی ارزان تر، از روکش نقره، آلومنیوم یا طلا بهره می برند ( طلا بیش تر برای آینه های فروسرخ ) و بازتاب های ۹۰ - ۹۵٪ را تا هنگامی که نو هستند، بدست می آورند. یک روکش محافظ ممکن است برای جلوگیری از اکسید شدن لایهٔ بازتابنده افزوده شود. کاربردهایی که به بازتاب بیش تر و یا ماندگاری بیش تر نیازمندند، از روکش ترابرقی بهره می برند، که می تواند بازتاب هایی به اندازهٔ ۹۹٫۹۹۹٪ را در یک بازهٔ کوچک از طول موج ها بدست آورد.
کاربردها
از جمله کاربردهای آینه ها می توان موارد زیر را نام برد:
تلسکوپ ها: شاید مهم ترین کاربرد آینه در تلسکوپ ها بوده باشد، که باعث شد دید آدمی فراتر از زمین رود.
سامانه های رادار و روش های پیچیدهٔ هواپیمایی
میکروسکوپ ها
ابزارآلات پزشکی
در خودروها جهت افزایش میدان دید.
در دوربین های شکاری
در عینک های مختلف
تلسکوبهای زیردریایی
آینه در ادبیات فارسی
گاهی در ادبیات عرفانی آینه به دل شخص مؤمن اشاره دارد، آن گاه که، از زنگارها و تیرگی های ناشی از حرص، حسد، عجب، و خودبینی پاک و صیقلی شده باشد. [نیازمند منبع]
عکس روی تو که در آینهٔ جام افتاد عارف از خندهٔ می در طمع خام افتاد
حسن روی تو به یک جلوه که در آینه کرد این همه نقش در آیینهٔ اوهام افتاد
این همه عکس می ونقش نگارین که نمود یک فروغ رخ ساقیست که در جام افتاد
{{{2}}}
پیوند به بیرون
در ویکی انبار پرونده هایی دربارهٔ آینه موجود است.
آینه در وب گاه رشد
اطلاعاتی کامل دربارهٔ آینه ها< . . .