- دراویدی: به شکل در آو دَی : پسوند دی نه تنها به دیروز بلکه به گذشته های دور دست اشاره داشته است و آو به معنای آب یکی از عناصر چهارگانه فلسفی. راز و معنای نهفته در پشت پرده ظاهر این بینش و باور باستانی در سرزمین هندوستان و به اصطلاح قبل از ورود آریائی ها به آن منطقه این بوده است که ریشه اولیه موجودات زنده نباتی و حیوانی و انسانی و در آغاز ظهور و پیدایش آنها روی کره زمینی در آب بوده است.
... [مشاهده متن کامل]
- Brahman : با دو تلفظ یکی مفرد و دیگری جمع به شکل های برهمن به معنای " به ره من " و برهمان به معنای " به راه مان " یعنی به راه ما.
- آرنیکاها: پیشوند آر ریشه در مصدر آوردن داشته و بصورت امری به معنای بیاور . پسوند نیکاها حالت جمع نیکی بوده است. لذا این ودا به شکل خبری به معنای ؛ آورنده نیکی ها و بصورت امری به معنای : نیکی بیاور، بوده است.
- سوترا ها : به معنای ؛ حرکت بسوی تری ها یا مراتع سر سبز و زمین های مرطوب و حاصلخیز و به زبان تمثیل به معنای سیر و سلوک بسوی معنویت و زندگی های برتر از زندگی دنیوی.
- اوپانی شادها : در اصل و ریشه به شکل " او بانی شادی ها " به معنای ؛ او یعنی آفریدگار کائنات بنیاد هر موجودی را شاد آفریده است و یا او بنیاد هستی و وجود را بر اصل لذت و شادی بنا نهاده است و یا اینکه او بانی یا موجب شادی هاست.
- قانون مانو: به شکل ماند به معنای ماندگاری و جاودانگی . لذا قانون یا اصل مانو به معنای قانون یا اصل جاودانگی زندگی بوده است.
- ماندالا : به شکل مان دل ها و از چپ به راست به معنای دل هایمان و حرکت دایره وار دل ها یعنی ضربان قلب و گردش خون در رگ ها و حرکت دایره وار ریه ها یا شش ها به معنای تنفس یا نوسانات دَم و بازدَم.
- بها گاواد گیتا : یا بها جواد جیتا:
گاواد در اصل و ریشه به شکل گواد بوده و جمع گود به معنای گودی ها یا اعماق و ژرفنا و گیتا جمع گیتی یعنی گیتی ها و پیشوند بها به معنای ارزش. لذا این شرح و توضیح ودائی به معنای زیر بوده است : گودی ها یا اعماق یا ژرفنا های ارشمند هرکدام از گیتی های متناهی و مساوی و موازی و بیشمار در پهنه بیکرانی یا بی نهایت حقیقی و واقعی .
بها جواد جیتا : جواد نام یک هندو بوده است با نام خانوادگی جیتا که ملقب به بها جواد جیتا بوده است یعنی جواد بها دار یا ارزشمند و به احتمال قوی یکی از مفسران ودائی بوده است.
- Dahr و Dhar : با تلفظ های دهر و دهار ؛ اولی مفرد و دومی جمع به معنای دهر ها. از دیدگاه هندوان و بودائیان امروز این واژه یعنی دهر به معنای نظم کلی کیهانی و نظم های غیر زنده و زنده نباتی و حیوانی و انسانی می باشد . اما در پشت پرده ظاهر لفظی این واژه یک راز نهفته است و آن اینکه حرف ه به یک سهم مساوی هم به حرف اول یعنی دال در سمت راست و هم به حرف را در سمت چپ دارد. لذا این واژه رمزی را می توان از هم تفکیک نمود و آنرا به شکل زیر در کنار هم نوشت : ده ره . یعنی ۱۰ راه هر کدام از افراد انسانی از اول تا آخر و پشت سر هم و در طول همدیگر در طول راه و سفر بسیار طولانی مقطعی و نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین مبداء و معاد یعنی بین دو بهشت برین متوالی . البته مبدء و معادی علمی و نه دینی.
- سانسکریت : در اصل و ریشه به زبان فارسی قدیمی و به شکل " زان سِکری ت " به معنای دانش رمزی بوده است . محتوای دو متن این حقیر اشاره کوتاه و مختصر به اصول بنیادی آن دانش رمزی فراباستانی دارند و در محور آن اصول، اصل جاودانگی عشق و زندگی انسانی و گردونه مهر و چرخه تولد و مرگ در قالب چرخه مه بانگ های متوالی مکانیزم اجرای آن اصل در عمل می باشند و آنهم در چهارچوب طرح مطلق آفرینش و بر اساس مفاد و آئین نامه های اجرایی ثابت و پایدار و تغییر ناپذیر و جاودانه آن به امر خداوند متعال و آنهم خدای حقیقی و واقعی و مطلق و بیکران از دیدگاه علمی و نه خدای آئینی و دینی و مذهبی و ایدئولوژیکی و فرقه ای و حلقه ای که فقط یک لفظ یا واژه و یا کلمه در زبان و ادبیات و یک مقوله یا مفهوم و یک ایده انتزاعی در فهم و عقل انسان از باستان تاکنون بیش نبوده و نمی باشد.
در پایان و در همین زمینه و رابطه لازم به اشاره می دانم که چرخه متافیزیکی ارسطو به شکل " ماقبل طبیعت - طبیعت - ما بعد طبیعت " و یا بصورت
ایده ها - محسوسات - ایده ها ، در یک جهان قدیمی و غیر حادث و باز و بیکران از نوع جهان ارسطویی به علت بیکرانی در سیر نزولی هرگز نمی تواند یک نیم دور کامل بچرخد چه رسد به دریافت فرصت برای آغاز نیم دور صعودی. فقط در چارچوب های ثابت و پایدار و تغییر ناپذیر و جاودانه هرکدام از دنیا های متناهی و مساوی و موازی و بیشمار دموکریت می تواند بطور کامل بچرخد و آنهم هر چند بار که دل تنگ اش بخواهد.
آفریدگار کائنات نیافریده ست من و تورا بهر طاعت و بندگی و یا به لسان قرآن الا یعبدون/ بلکه تا کند مارا به معرفت کامل ابعاد فراوان و بیکران خویش رهنمون/.
... [مشاهده متن کامل]
- Brahman : با دو تلفظ یکی مفرد و دیگری جمع به شکل های برهمن به معنای " به ره من " و برهمان به معنای " به راه مان " یعنی به راه ما.
- آرنیکاها: پیشوند آر ریشه در مصدر آوردن داشته و بصورت امری به معنای بیاور . پسوند نیکاها حالت جمع نیکی بوده است. لذا این ودا به شکل خبری به معنای ؛ آورنده نیکی ها و بصورت امری به معنای : نیکی بیاور، بوده است.
- سوترا ها : به معنای ؛ حرکت بسوی تری ها یا مراتع سر سبز و زمین های مرطوب و حاصلخیز و به زبان تمثیل به معنای سیر و سلوک بسوی معنویت و زندگی های برتر از زندگی دنیوی.
- اوپانی شادها : در اصل و ریشه به شکل " او بانی شادی ها " به معنای ؛ او یعنی آفریدگار کائنات بنیاد هر موجودی را شاد آفریده است و یا او بنیاد هستی و وجود را بر اصل لذت و شادی بنا نهاده است و یا اینکه او بانی یا موجب شادی هاست.
- قانون مانو: به شکل ماند به معنای ماندگاری و جاودانگی . لذا قانون یا اصل مانو به معنای قانون یا اصل جاودانگی زندگی بوده است.
- ماندالا : به شکل مان دل ها و از چپ به راست به معنای دل هایمان و حرکت دایره وار دل ها یعنی ضربان قلب و گردش خون در رگ ها و حرکت دایره وار ریه ها یا شش ها به معنای تنفس یا نوسانات دَم و بازدَم.
- بها گاواد گیتا : یا بها جواد جیتا:
گاواد در اصل و ریشه به شکل گواد بوده و جمع گود به معنای گودی ها یا اعماق و ژرفنا و گیتا جمع گیتی یعنی گیتی ها و پیشوند بها به معنای ارزش. لذا این شرح و توضیح ودائی به معنای زیر بوده است : گودی ها یا اعماق یا ژرفنا های ارشمند هرکدام از گیتی های متناهی و مساوی و موازی و بیشمار در پهنه بیکرانی یا بی نهایت حقیقی و واقعی .
بها جواد جیتا : جواد نام یک هندو بوده است با نام خانوادگی جیتا که ملقب به بها جواد جیتا بوده است یعنی جواد بها دار یا ارزشمند و به احتمال قوی یکی از مفسران ودائی بوده است.
- Dahr و Dhar : با تلفظ های دهر و دهار ؛ اولی مفرد و دومی جمع به معنای دهر ها. از دیدگاه هندوان و بودائیان امروز این واژه یعنی دهر به معنای نظم کلی کیهانی و نظم های غیر زنده و زنده نباتی و حیوانی و انسانی می باشد . اما در پشت پرده ظاهر لفظی این واژه یک راز نهفته است و آن اینکه حرف ه به یک سهم مساوی هم به حرف اول یعنی دال در سمت راست و هم به حرف را در سمت چپ دارد. لذا این واژه رمزی را می توان از هم تفکیک نمود و آنرا به شکل زیر در کنار هم نوشت : ده ره . یعنی ۱۰ راه هر کدام از افراد انسانی از اول تا آخر و پشت سر هم و در طول همدیگر در طول راه و سفر بسیار طولانی مقطعی و نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین مبداء و معاد یعنی بین دو بهشت برین متوالی . البته مبدء و معادی علمی و نه دینی.
- سانسکریت : در اصل و ریشه به زبان فارسی قدیمی و به شکل " زان سِکری ت " به معنای دانش رمزی بوده است . محتوای دو متن این حقیر اشاره کوتاه و مختصر به اصول بنیادی آن دانش رمزی فراباستانی دارند و در محور آن اصول، اصل جاودانگی عشق و زندگی انسانی و گردونه مهر و چرخه تولد و مرگ در قالب چرخه مه بانگ های متوالی مکانیزم اجرای آن اصل در عمل می باشند و آنهم در چهارچوب طرح مطلق آفرینش و بر اساس مفاد و آئین نامه های اجرایی ثابت و پایدار و تغییر ناپذیر و جاودانه آن به امر خداوند متعال و آنهم خدای حقیقی و واقعی و مطلق و بیکران از دیدگاه علمی و نه خدای آئینی و دینی و مذهبی و ایدئولوژیکی و فرقه ای و حلقه ای که فقط یک لفظ یا واژه و یا کلمه در زبان و ادبیات و یک مقوله یا مفهوم و یک ایده انتزاعی در فهم و عقل انسان از باستان تاکنون بیش نبوده و نمی باشد.
در پایان و در همین زمینه و رابطه لازم به اشاره می دانم که چرخه متافیزیکی ارسطو به شکل " ماقبل طبیعت - طبیعت - ما بعد طبیعت " و یا بصورت
ایده ها - محسوسات - ایده ها ، در یک جهان قدیمی و غیر حادث و باز و بیکران از نوع جهان ارسطویی به علت بیکرانی در سیر نزولی هرگز نمی تواند یک نیم دور کامل بچرخد چه رسد به دریافت فرصت برای آغاز نیم دور صعودی. فقط در چارچوب های ثابت و پایدار و تغییر ناپذیر و جاودانه هرکدام از دنیا های متناهی و مساوی و موازی و بیشمار دموکریت می تواند بطور کامل بچرخد و آنهم هر چند بار که دل تنگ اش بخواهد.
آفریدگار کائنات نیافریده ست من و تورا بهر طاعت و بندگی و یا به لسان قرآن الا یعبدون/ بلکه تا کند مارا به معرفت کامل ابعاد فراوان و بیکران خویش رهنمون/.
عنوان " ریگ ودا " که گویا به زبان سانسکریت روی قدیمی ترین متن آئینی هندوان نهاده شده است در اصل و ریشه به شکل " رای گو ده " بوده است به معنای رای دهنده به عدد ۱۰ و آنهم اشاره به تعداد اعداد یک رقمی از صفر تا نُه ( ۰ تا ۹ ) و یا ده انگشت دستان و پا های افراد انسانی نداشته است بلکه به جنبه ها یا ابعاد نفسانی دهگانه افراد انسانی مشتمل بر پنج نفس مردانه و پنج نفس زنانه.
... [مشاهده متن کامل]
واژه ائیریانه در اصل و ریشه نام سرزمین آریائی - ایرانی نبوده است بلکه به شکل " آئی ریا نه " به معنای زیر بوده است : اگر پشت سر ما راه می افتی در قدم اول به ریا یا مکر و حیله و دروغگوئی و دو روئی نه بگو، یعنی اهل راستگویی و درست کاری باش یا دارای پندار و گفتار و کردار نیک باش.
نام بودا ( Buddah ) در اصل و ریشه به شکل
" بود ده " اشاره به دهگانه بودن هستی و وجود یا بود و بودن هرکدام از افراد انسانی داشته است .
واژه باستانی - اوستائی " خویدوده " در اصل و ریشه در میدان های کلی خود شناسی و انسان شناسی خطاب به تک تک افراد انسانی به معنای زیر بوده است: خود تو ده تائی. و نه به معنای اشتباه و عاطل و باطل و انحرافی ازدواج با محارم.
عبارت باستانی - اوستایی " آژی ده اکه " در اصل و ریشه اشاره به زندگی های دهگانه معین هر کدام از افراد انسانی در حالت پارادیز یا پردیس یا فردوس یا جنت و یا بهشت برین داشته است یعنی در حالت آفرینش اولیه همین واقعیت و طبیعت و کیهان در سطح کمال ایده آل خوبی و زیبایی با کمیت و کیفیت بهشت برین و نه به معنای اشتباه و باطل اژدها یا ضحاک مار بر دوش از دیدگاه ابوالقاسم فردوسی حکیم و شیخ توسی در شاهنامه.
گردونه مهر ایرانیان و چرخه تولد و مرگ هندوان به این حقیقت ژرف و بنیادی اشاره داشته و دارد که عشق و زندگی انسانی بصورت خطی و پیوسته جاودانه نمی باشد بلکه منقطع و ناپیوسته و دایره وار و پشت سر هم و در طول همدیگر و هربار در یک مدار برتر و کمال یافته تر از مدار قبلی یا پیشین تا رسیدن یا بازگشتن به همان حالت بهشت برین اولیه ( مبدئی - ازلی - ابدی ) در پایان این راه و سفر بسیار طولانی.
در بررسی و شرح و توضیح جاودانه بودن عشق و زندگی ، دو داستان بنیادی و مشترک ادیان به اصطلاح توحیدی - ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام؛ یکی آفرینش شش روزه جهان و دیگری بابا آدم و ننه حوای موسا و ایسا و محمّد از دیدگاه و بر اساس بینش و باور فردی من، دو افسانه تخیلی - توهمی بیش نبوده و نمی باشند و لذا محتوای آنها از طرف خداوند متعال و در قالب وحی به گوش سر سرایندگان آن ابلاغ نگردیده است.
زنجیره دایره وار علت و معلول هوشمند - مادی - روحی - روانی که یک حلقه بیشتر ندارد و حرکت دایر وار گردونه مهر و چرخه تولد و مرگ جملگی در بطن و بستر و در طول تسلسل تولد و مرگ محتوای کیهان یا جهان از طریق چرخه یا گردش وقوع مه بانگ های هفتگانه و متوالی بر اثر نوسانات متوالی باز و بسته شدن یا انبساط و انقباض محتوای کیهان جاری و ساری و بسوی بازگشت به حالت بهشت برین روان اند و همگی بیان کننده یک حرکت کلی و چگونگی طی یک راه و سفر واحد و یگانه اند و این حرکت کلی و راه و سفر به آفریدگار کائنات یا خداوند متعال تعلق دارد به عنوان کل های متناهی و مساوی و موازی و بیشمار کیهانی یا جهانی ( هم محیط و محتوای آنها ) بهمراه اجزاء لاینفک و جدایی ناپذیر وی. ما انسان ها هم یک جزء بسیار ناچیز از این تارو پودهای کثیر و فراوان و گوناگون همین واقعیت و طبیعت و کیهان هستیم و نه مثل آدم و حوای دینی تافته هایی جدا بافته از کل آن.
اعتقاد یا باور و ایمان و امید آئینی و دینی به جاودانه بودن زندگی از راه و روش گردش حلول روان یا تناسخ و یا پریدن جان از تن و پرواز آن از جهان فانی به جهان باقی و یا قبض یا جدایی روح بطور دائم از کالبد به اصطلاح مادی بهنگام فرا رسیدن لحظه مرگ و صعود و معراج آن در قالبی مثالی به عالم میانی تحت عنوان برزخ و الا آخر، از نوع اوهامی و ابهامی می باشند و تهی از حقیقت و بریده از واقعیت اند. و چنین باور ها و ایمان ها و امید ها هیچ ربطی به حکمت و قدرت و دانش و امر و کلام و کار و هنر خداوند متعال نداشته و ندارند.
نتیجه کلی اینکه داستان یا افسانه آفرینش باید بطور کامل از نو سروده شود و این بار به زبان و روش علمی و با در نظر گرفتن ایده های طلائی و منور و درخشان مربوط به تاریخ باستان ایران و هندوستان که در بالا بطور فشرده و کوتاه و مختصر به آن اشاره شد و ایده طلائی و منور و درخشان دموکریت فیلسوف برجسته یونان باستان به شکل : این دنیا از لحاظ اندازه متناهی و از لحاظ تعداد نامتناهی یا بیشمار است و توجه ژرف به کشف بزرگ و شناخت اصلی و محوری و مرکزی تئوری علمی مه بانگ یعنی نوسانات متوالی باز و بسته شدن یا انبساط و انقباض و محتوای کیهان یا جهان و متعاقب آن وقوع مه بانگ های هفتگانه و متوالی.
چراء مه بانگ ها هفتگانه هستند؟
پاسخ به این سوال نیاز به یک مقدمه چینی دارد بطول محتوای کتاب هزار و یک شب و یا بلند تر از محتوای شاهنامه حکیم فردوسی یا محتوای مثنوی معنوی مولانا و دیوان شمس یا گلستان و بوستان سعدی و یا دیوان حافظ و. . . لذا خارج از توان این کامنت کوتاه یا پیامک می باشد.
کلام های بعضی از افراد انسانی می توانند ختم کلام بعضی از انسانی قبلی محسوب شوند، اما نه ختم کلام خداوند که نه آغاز دارد و نه پایان.
... [مشاهده متن کامل]
واژه ائیریانه در اصل و ریشه نام سرزمین آریائی - ایرانی نبوده است بلکه به شکل " آئی ریا نه " به معنای زیر بوده است : اگر پشت سر ما راه می افتی در قدم اول به ریا یا مکر و حیله و دروغگوئی و دو روئی نه بگو، یعنی اهل راستگویی و درست کاری باش یا دارای پندار و گفتار و کردار نیک باش.
نام بودا ( Buddah ) در اصل و ریشه به شکل
" بود ده " اشاره به دهگانه بودن هستی و وجود یا بود و بودن هرکدام از افراد انسانی داشته است .
واژه باستانی - اوستائی " خویدوده " در اصل و ریشه در میدان های کلی خود شناسی و انسان شناسی خطاب به تک تک افراد انسانی به معنای زیر بوده است: خود تو ده تائی. و نه به معنای اشتباه و عاطل و باطل و انحرافی ازدواج با محارم.
عبارت باستانی - اوستایی " آژی ده اکه " در اصل و ریشه اشاره به زندگی های دهگانه معین هر کدام از افراد انسانی در حالت پارادیز یا پردیس یا فردوس یا جنت و یا بهشت برین داشته است یعنی در حالت آفرینش اولیه همین واقعیت و طبیعت و کیهان در سطح کمال ایده آل خوبی و زیبایی با کمیت و کیفیت بهشت برین و نه به معنای اشتباه و باطل اژدها یا ضحاک مار بر دوش از دیدگاه ابوالقاسم فردوسی حکیم و شیخ توسی در شاهنامه.
گردونه مهر ایرانیان و چرخه تولد و مرگ هندوان به این حقیقت ژرف و بنیادی اشاره داشته و دارد که عشق و زندگی انسانی بصورت خطی و پیوسته جاودانه نمی باشد بلکه منقطع و ناپیوسته و دایره وار و پشت سر هم و در طول همدیگر و هربار در یک مدار برتر و کمال یافته تر از مدار قبلی یا پیشین تا رسیدن یا بازگشتن به همان حالت بهشت برین اولیه ( مبدئی - ازلی - ابدی ) در پایان این راه و سفر بسیار طولانی.
در بررسی و شرح و توضیح جاودانه بودن عشق و زندگی ، دو داستان بنیادی و مشترک ادیان به اصطلاح توحیدی - ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام؛ یکی آفرینش شش روزه جهان و دیگری بابا آدم و ننه حوای موسا و ایسا و محمّد از دیدگاه و بر اساس بینش و باور فردی من، دو افسانه تخیلی - توهمی بیش نبوده و نمی باشند و لذا محتوای آنها از طرف خداوند متعال و در قالب وحی به گوش سر سرایندگان آن ابلاغ نگردیده است.
زنجیره دایره وار علت و معلول هوشمند - مادی - روحی - روانی که یک حلقه بیشتر ندارد و حرکت دایر وار گردونه مهر و چرخه تولد و مرگ جملگی در بطن و بستر و در طول تسلسل تولد و مرگ محتوای کیهان یا جهان از طریق چرخه یا گردش وقوع مه بانگ های هفتگانه و متوالی بر اثر نوسانات متوالی باز و بسته شدن یا انبساط و انقباض محتوای کیهان جاری و ساری و بسوی بازگشت به حالت بهشت برین روان اند و همگی بیان کننده یک حرکت کلی و چگونگی طی یک راه و سفر واحد و یگانه اند و این حرکت کلی و راه و سفر به آفریدگار کائنات یا خداوند متعال تعلق دارد به عنوان کل های متناهی و مساوی و موازی و بیشمار کیهانی یا جهانی ( هم محیط و محتوای آنها ) بهمراه اجزاء لاینفک و جدایی ناپذیر وی. ما انسان ها هم یک جزء بسیار ناچیز از این تارو پودهای کثیر و فراوان و گوناگون همین واقعیت و طبیعت و کیهان هستیم و نه مثل آدم و حوای دینی تافته هایی جدا بافته از کل آن.
اعتقاد یا باور و ایمان و امید آئینی و دینی به جاودانه بودن زندگی از راه و روش گردش حلول روان یا تناسخ و یا پریدن جان از تن و پرواز آن از جهان فانی به جهان باقی و یا قبض یا جدایی روح بطور دائم از کالبد به اصطلاح مادی بهنگام فرا رسیدن لحظه مرگ و صعود و معراج آن در قالبی مثالی به عالم میانی تحت عنوان برزخ و الا آخر، از نوع اوهامی و ابهامی می باشند و تهی از حقیقت و بریده از واقعیت اند. و چنین باور ها و ایمان ها و امید ها هیچ ربطی به حکمت و قدرت و دانش و امر و کلام و کار و هنر خداوند متعال نداشته و ندارند.
نتیجه کلی اینکه داستان یا افسانه آفرینش باید بطور کامل از نو سروده شود و این بار به زبان و روش علمی و با در نظر گرفتن ایده های طلائی و منور و درخشان مربوط به تاریخ باستان ایران و هندوستان که در بالا بطور فشرده و کوتاه و مختصر به آن اشاره شد و ایده طلائی و منور و درخشان دموکریت فیلسوف برجسته یونان باستان به شکل : این دنیا از لحاظ اندازه متناهی و از لحاظ تعداد نامتناهی یا بیشمار است و توجه ژرف به کشف بزرگ و شناخت اصلی و محوری و مرکزی تئوری علمی مه بانگ یعنی نوسانات متوالی باز و بسته شدن یا انبساط و انقباض و محتوای کیهان یا جهان و متعاقب آن وقوع مه بانگ های هفتگانه و متوالی.
چراء مه بانگ ها هفتگانه هستند؟
پاسخ به این سوال نیاز به یک مقدمه چینی دارد بطول محتوای کتاب هزار و یک شب و یا بلند تر از محتوای شاهنامه حکیم فردوسی یا محتوای مثنوی معنوی مولانا و دیوان شمس یا گلستان و بوستان سعدی و یا دیوان حافظ و. . . لذا خارج از توان این کامنت کوتاه یا پیامک می باشد.
کلام های بعضی از افراد انسانی می توانند ختم کلام بعضی از انسانی قبلی محسوب شوند، اما نه ختم کلام خداوند که نه آغاز دارد و نه پایان.
هندیان از نژاد آریایی هستند. نژاد آریایی در آغاز در منطقه جنوب سیبری و حدوداً روسیه کنونی سکونت داشتند. پس از مدتی مردم آریایی دست به مهاجرت زده و به دو قسمت آریایی غربی و شرقی تقسیم شدند، آریایی غربی در اروپا مانده و ملل گوناگون اروپا را ( مانند اسلاوها، ژرمن ها، یونانیان و. . . ) تشکیل دادند. اما آریاییهای شرقی به آسیا آمده و در طی زمان به دسته های مختلفی تقسیم شدند ( مانند ایرانی، ارمنی، ماوراءالنهری و . . . ) آریایی ها پیش از آنکه به دو دسته ایرانی و هندی تقسیم شوند، مدت زیادی باهم می زیستند و سرانجام بر اثر عوامل متعددی دو راه مختلف را در پیش گرفتند: آریایی های ایرانی در سرزمین ایران ( که مرز آن از جیحون تا دجله و از خزر تا خلیج فارس و از سند تا رودکورا در قفقاز می باشد ) ساکن شدند و آن را، «ائیریانه» یعنی سرزمین یا محل آریاها یا ایران خواندند. آریاییهای هندی رو بسوی جنوب نهاده و از رود سند گذشته و در شبه قاره هندوستان مسکن گزیدند و نام آن را بنام رودی که در مغرب آن جریان داشت، یعنی «سند» نامیدند که همان «هند» است. سرزمین هند پیش از مهاجرت آریایی ها به آنجا تمدن درخشان و چشمگیری را در کنار رود سند ترتیب داده بودند ولی در اثر هجوم آریایی ها تمدن خود را از دست داده و مطیع اقوام مهاجر و مهاجم شدند. ساکنان اولیه هند را «دراویدی» می نامند اینان دارای دین ابتدایی بودند و مدارکی دال بر پرستش درختان، حیوانات و مجسمه های خاصی بین آنها در دست است لیکن به تدریج در اثر تفوق و تسلط آیینها و باورهای آریایی، از بین رفته و نابود شدند.
... [مشاهده متن کامل]
1ـ2ـ منشأ و سرچشمه دین هندیان؛ وداها
سرچشمه دین هندی را باید در متون مقدس «وداها» جویا شد. وداها سرودهایی هستند که در بیش از هزار سال پیش از میلاد سروده شده اند. همین متون بعنوان مبنای اعتقاد و باور هندیان قلمداد شده و الهام بخش و مبنای آیین های بعدی هندی بوده است. در واقع وداها نقطه آغاز مسیر دین هندی است، بر این اساس برای درک دین هندیان نخست باید به سراغ ریشه رفت و آنگاه تحولات آتی آن را در متون مقدس بعدی و آیین های پسین تر جویا شد.
1ـ3ـ دین ودایی
نخستین دین متشکل، منظم و مشخص هندیان، دین ودایی است. دین ودایی براساس متون و آرای وداها که متون مقدس هندیان نخستین است، شکل گرفته است. واژه «ودا» به معنای «دانش» است. وداها مجموعه متونی هستند که بر چهار کتاب اطلاق می شوند. این چهار کتاب عبارتند از: 1ـ ریگ ودا ( ودایی مزامیر یا سرودها ) 2ـ یاجور ودا ( ودای فرمولهای مقدس ) 3ـ ساماودا ( ودای آوازها ) 4ـ آتاروا ودا ( ودای افسونها ) .
نخستین این چهار کتاب یعنی ریگ ودا از همه متون دیگر مهمتر است. ریگ ودا مادر وداهای دیگر است و قدیمترین متن دینی در بین ادیان زنده جهان است. وداها مرجع کلیه آرا، آداب و سنن هندی است. همه قوانین و مقررات در چهارچوب تعلیمات و تفسیرهای آنها به وجود آمده و مراسم و تشریفات مذهبی و دعاها و نمازها و آداب و رسوم اجتماعی هند از آنها سرچشمه گرفته است. چنانچه گذشت ریگ ودا بر سایر وداها، هم از جهت اعتبار و اهمیت و هم قدمت، تقدم دارد و شامل یکهزار و بیست و هشت سرود می باشد. بسیاری از سرودهای ریگ ودا در یاجور ودا نیز به چشم می خورند. ساما ودا نیز ارزش و اهمیت مستقلی ندارد زیرا بیشتر سروده های آن ماخوذ از ریگ ودا است. آتاروا ودا نیز عمدتاً کتاب سحر و جادوست و بسیاری از اوراد آن به تسلط بر نیروهای اهریمنی مربوط می شود.
1ـ 4 ـ دیگر متون مقدس هندی
متون مقدس اولیه هندی یعنی ( وداها ) به سیر خود در تاریخ ادامه داده و در ادوار بعدی تفسیرها، توصیف ها و توضیحاتی بر آنها اضافه شده و متونی دیگر در راستای متون اولیه و بر مبنای آنها و یا متأثر از آنها شکل گرفته است. این متون را می توان بدین ترتیب نام برد:
1ـ برهماناها: توصیف و توضیح مراسم قربانی مندرج در متون ودایی توسط برهمن ها یا روحانیون.
2ـ آرنیکاها یا نصوص و متون بیان شده در جنگل، که توسط زاهدان جنگل نشین و در عزلت، تدوین یافته است.
3ـ اوپانیشادها ( در اصطلاح به معنای نزدیک نشستن به معلم ) ، تفسیرهای عرفانی و فلسفی از وداها.
4ـ سوتراها ( سوره های بسیار کوتاه ) ، برای حفظ آثار پیشین و متون مقدس. عده ای ضروری دیدند تا نوشته های دیگری بنگارند که شامل سوره های بسیار کوتاه باشد و مراسم عبادی را به ایجاز و اختصار هرچه تمامتر بیان کند، این آثار «سوترا» نامیده شدند.
5 ـ قوانین مانو ( اسم خاص ) ، که مجموعه ای از قوانین و مقررات و واجبات و محرمات مفصل در مورد زندگی روزمره افراد و برای تمامی مراحل زندگی است.
6 ـ بهاگاوادگیتا ( سرود ایزدی ) ، اشعاری حماسی که مشتمل بر آراء و تعلیمات در باب خدا، طبیعت، عشق و محبت و. . . می باشد.
2ـ ریگ ودا
هندوان، وداها را آسمانی، ناآفریده و کلام منزل می دانند و حتی برخی از آنها، کلمات و الفاظ آن را لاهوتی می شمارند. اینان مؤلفین وداها را تعدادی از عارفان یا بینانان ( اهل بصیرت ) می دانند که آنچه را از طریق بینش یا الهام دریافته و یا شنید ه اند، نقل کرده و بعد به تحریر کشیده اند و گویا این تلقین و الهام و تدوین و تحریر قرنها طول کشیده است.
مجموعه ریگ ودا شامل ده بخش است که هر بخش را ماندالا ( دایره، مدار و . . . ) می نامند. سراینده سروده های ریگ ودا را ریشی ( بیننده یا بصیر ) می گویند. ریشی ها مردمان آزاده، صریح البیان و روشن بین زمان خود بوده و نزد هندوان مورد احترام و تکریم بودند.
2 - 1 - نکاتی مقدماتی در باب ریگ ودا
1 ـ ریگ ودا سرودهایی است که در مدح و جلال خدایان و موجودات گوناگون اساطیری گفته شده است. و نیز شامل نیایشها و تحسینهایی است که در حق خدایان سروده شده است. در ریگ ودا بطور کلی در باب هفتاد و شش موضوع مطالبی سروده شده است.
2ـ متن ریگ ودا شعرگونه و در قالب سمبلیک و نمادین و تمثیلی و در حال و هوایی اسطوره ای است.
3ـ متون موجود در ریگ ودا حداقل در باب مساله . . .
... [مشاهده متن کامل]
1ـ2ـ منشأ و سرچشمه دین هندیان؛ وداها
سرچشمه دین هندی را باید در متون مقدس «وداها» جویا شد. وداها سرودهایی هستند که در بیش از هزار سال پیش از میلاد سروده شده اند. همین متون بعنوان مبنای اعتقاد و باور هندیان قلمداد شده و الهام بخش و مبنای آیین های بعدی هندی بوده است. در واقع وداها نقطه آغاز مسیر دین هندی است، بر این اساس برای درک دین هندیان نخست باید به سراغ ریشه رفت و آنگاه تحولات آتی آن را در متون مقدس بعدی و آیین های پسین تر جویا شد.
1ـ3ـ دین ودایی
نخستین دین متشکل، منظم و مشخص هندیان، دین ودایی است. دین ودایی براساس متون و آرای وداها که متون مقدس هندیان نخستین است، شکل گرفته است. واژه «ودا» به معنای «دانش» است. وداها مجموعه متونی هستند که بر چهار کتاب اطلاق می شوند. این چهار کتاب عبارتند از: 1ـ ریگ ودا ( ودایی مزامیر یا سرودها ) 2ـ یاجور ودا ( ودای فرمولهای مقدس ) 3ـ ساماودا ( ودای آوازها ) 4ـ آتاروا ودا ( ودای افسونها ) .
نخستین این چهار کتاب یعنی ریگ ودا از همه متون دیگر مهمتر است. ریگ ودا مادر وداهای دیگر است و قدیمترین متن دینی در بین ادیان زنده جهان است. وداها مرجع کلیه آرا، آداب و سنن هندی است. همه قوانین و مقررات در چهارچوب تعلیمات و تفسیرهای آنها به وجود آمده و مراسم و تشریفات مذهبی و دعاها و نمازها و آداب و رسوم اجتماعی هند از آنها سرچشمه گرفته است. چنانچه گذشت ریگ ودا بر سایر وداها، هم از جهت اعتبار و اهمیت و هم قدمت، تقدم دارد و شامل یکهزار و بیست و هشت سرود می باشد. بسیاری از سرودهای ریگ ودا در یاجور ودا نیز به چشم می خورند. ساما ودا نیز ارزش و اهمیت مستقلی ندارد زیرا بیشتر سروده های آن ماخوذ از ریگ ودا است. آتاروا ودا نیز عمدتاً کتاب سحر و جادوست و بسیاری از اوراد آن به تسلط بر نیروهای اهریمنی مربوط می شود.
1ـ 4 ـ دیگر متون مقدس هندی
متون مقدس اولیه هندی یعنی ( وداها ) به سیر خود در تاریخ ادامه داده و در ادوار بعدی تفسیرها، توصیف ها و توضیحاتی بر آنها اضافه شده و متونی دیگر در راستای متون اولیه و بر مبنای آنها و یا متأثر از آنها شکل گرفته است. این متون را می توان بدین ترتیب نام برد:
1ـ برهماناها: توصیف و توضیح مراسم قربانی مندرج در متون ودایی توسط برهمن ها یا روحانیون.
2ـ آرنیکاها یا نصوص و متون بیان شده در جنگل، که توسط زاهدان جنگل نشین و در عزلت، تدوین یافته است.
3ـ اوپانیشادها ( در اصطلاح به معنای نزدیک نشستن به معلم ) ، تفسیرهای عرفانی و فلسفی از وداها.
4ـ سوتراها ( سوره های بسیار کوتاه ) ، برای حفظ آثار پیشین و متون مقدس. عده ای ضروری دیدند تا نوشته های دیگری بنگارند که شامل سوره های بسیار کوتاه باشد و مراسم عبادی را به ایجاز و اختصار هرچه تمامتر بیان کند، این آثار «سوترا» نامیده شدند.
5 ـ قوانین مانو ( اسم خاص ) ، که مجموعه ای از قوانین و مقررات و واجبات و محرمات مفصل در مورد زندگی روزمره افراد و برای تمامی مراحل زندگی است.
6 ـ بهاگاوادگیتا ( سرود ایزدی ) ، اشعاری حماسی که مشتمل بر آراء و تعلیمات در باب خدا، طبیعت، عشق و محبت و. . . می باشد.
2ـ ریگ ودا
هندوان، وداها را آسمانی، ناآفریده و کلام منزل می دانند و حتی برخی از آنها، کلمات و الفاظ آن را لاهوتی می شمارند. اینان مؤلفین وداها را تعدادی از عارفان یا بینانان ( اهل بصیرت ) می دانند که آنچه را از طریق بینش یا الهام دریافته و یا شنید ه اند، نقل کرده و بعد به تحریر کشیده اند و گویا این تلقین و الهام و تدوین و تحریر قرنها طول کشیده است.
مجموعه ریگ ودا شامل ده بخش است که هر بخش را ماندالا ( دایره، مدار و . . . ) می نامند. سراینده سروده های ریگ ودا را ریشی ( بیننده یا بصیر ) می گویند. ریشی ها مردمان آزاده، صریح البیان و روشن بین زمان خود بوده و نزد هندوان مورد احترام و تکریم بودند.
2 - 1 - نکاتی مقدماتی در باب ریگ ودا
1 ـ ریگ ودا سرودهایی است که در مدح و جلال خدایان و موجودات گوناگون اساطیری گفته شده است. و نیز شامل نیایشها و تحسینهایی است که در حق خدایان سروده شده است. در ریگ ودا بطور کلی در باب هفتاد و شش موضوع مطالبی سروده شده است.
2ـ متن ریگ ودا شعرگونه و در قالب سمبلیک و نمادین و تمثیلی و در حال و هوایی اسطوره ای است.
3ـ متون موجود در ریگ ودا حداقل در باب مساله . . .