significantly

پیشنهاد کاربران

چون قید است: به مراتب چشمگیر
به مراتب
↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم fic
📌 این ریشه، معادل "make" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "make" مربوط هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

📂 مثال:
🔘 purification: the process of making pure
🔘 certification: the act of making sure or confirming
🔘 pacification: the act of making peace
🔘 pacific: making peace; calm
🔘 artificial: made with human skill
🔘 magnificent: made great or grand
🔘 deficient: made lacking or insufficient
🔘 sacrifice: to make holy by offering
🔘 difficult: not made easily
🔘 efficient: makes things thoroughly with minimal waste
🔘 beneficial: making something good or useful
🔘 significant: making an important mark or impact

به طور اساسی
به طور قابل توجه، چیزی که اهمیت زیادی داشته باشد
مثال: Her work has improved significantly.
کار او به طور قابل توجهی بهتر شده است.
چشمگیر - به نحو چشمگیری
به شکل مشهودی ، به شکل واضحی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : signify
✅️ اسم ( noun ) : significance
✅️ صفت ( adjective ) : significant
✅️ قید ( adverb ) : significantly
به طور قابل توجه و مهم
به طور قابل توجهی syn. considerably
substantially
significantly ( adv ) =profoundly ( adv )
به معناهای: اساساً، عمیقاً، شدیداً، بسیار، به طور قابل توجهی، از ته دل
حسابی، درست و درمان، بی تعارف، تمام و کمال،
با اهمیت
مشخصا
به طور مشخص
به طور معنا داری
برجسته
به میزان قابل توجهی_ بطور چشمگیری
به طور معنی داری ، به طور پر معنایی ، به طرز چشمگیری ، به طور قابل توجهی
بسیار، بسیار زیاد، زیاد، فراوان، شدیدا
به طور چشمگیر
نسبتاً
به طور چشمگیری
به طور قابل توجهی به طور چشمگیری
موضوع این بود که، جالب اینجا بود که، مسئله این بود که
۱. بطور معنی داری. با معنا ۲. بطور چشمگیری. بطور قابل ملاحظه ای ۳. جالب اینکه
به گونه ای چشمگیر
بدیهی است
به طور قابل توجهی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٩)