معنی: دژکوب، قوچ، کلاف، کلوخ کوب، تلمبه، گوسفند نر، بنقطه مقصود رسانیدن، بادژکوب خراب کردن، سفت کردن، فرو بردن، کوبیدن، سنبه زدنمعانی دیگر: (جلو آمدگی سرتیز و فلزی در سینه ی کشتی های جنگی که با آن به کشتی دشمن می زدند و آن را سوراخ می کردند) تیزه، تیزنا، با تیزه زدن، (محکم) زدن به، چپاندن، فرو کوفتن، فرو کردن، سفت کوبی کردن، (عقیده یا لایحه و غیره - معمولا با: across یا through) به زور قبولاندن، تحمیل کردن، (بافشار) از تصویب گذراندن، (معمولا با: with) پر کردن، فشرده کردن، به سرعت حرکت کردن، تند جنبیدن، تند رد شدن، (با: home) فهماندن، توکله ی کسی فرو کردن، کبش، رجوع شود به: battering ram، ( در شمع کوب یا تیرکوب) وزنه، ضربه زن، کوبگر، کوبه، (نجوم) برج حمل، (کامپیوتر- مخفف: random-access memory) رم، حافظه با دستیابی تصادفی، مخفف: فرهنگستان سلطنتی موسیقی (انگلیس)، پیستون منگنه ابی، کلو کوب، باذژکوب خراب کردن، برج حمل
[ترجمه گوگل]مواظب آن رام باشید - شما را زیر پا می گذارد [ترجمه ترگمان]مراقب آن قوچ باشید - آن را به شما ضربه می زند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. They got a battering ram to smash down the door.
[ترجمه گوگل]آنها یک قوچ کتک کاری گرفتند تا در را بشکنند [ترجمه ترگمان]اونا یه دژکوب استفاده کردن که در رو داغون کنن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. RAM stores information for immediate access.
[ترجمه گوگل]RAM اطلاعات را برای دسترسی فوری ذخیره می کند [ترجمه ترگمان]حافظه RAM اطلاعات مربوط به دسترسی فوری را ذخیره می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. They used a ram to break down the door.
[ترجمه گوگل]از قوچ برای شکستن در استفاده کردند [ترجمه ترگمان]اونا از یه قوچ برای شکستن در استفاده کردن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This ram is throwing good stock.
[ترجمه گوگل]این رام استوک خوبی می اندازد [ترجمه ترگمان]این قوچ، سهام خوبی را به طرف بالا پرتاب می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Police had given chase after foiling an attempted ram raid in Marlborough.
[ترجمه گوگل]پلیس پس از خنثی کردن یک حمله قوچ در مارلبرو تعقیب کرده بود [ترجمه ترگمان]پلیس پس از خنثی کردن یک یورش قوچ در مارلبره، تعقیب را رها کرده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The atmosphere on board the Confederate flagship, the ram Tennessee, was altogether different.
[ترجمه گوگل]جو روی کشتی پرچمدار کنفدراسیون، قوچ تنسی، کاملاً متفاوت بود [ترجمه ترگمان]فضای بازی در عرشه فرمانده توپخانه، the تنسی، کام لا متفاوت بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Previously, building RAM into a Smart Card required an on-card battery.
[ترجمه گوگل]پیش از این، ساخت رم در کارت هوشمند نیاز به باتری روی کارت داشت [ترجمه ترگمان]قبلا، RAM ساختمان به یک کارت هوشمند نیاز به باتری کارت سوار داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. It comes with only one megabyte of video RAM.
[ترجمه گوگل]تنها با یک مگابایت رم ویدئو عرضه می شود [ترجمه ترگمان]تنها یک megabyte RAM ویدئویی وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Hancock tried to ram the police car.
[ترجمه گوگل]هنکاک سعی کرد ماشین پلیس را رم کند [ترجمه ترگمان]Hancock سعی کرد اتومبیل پلیس را خراب کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
دژکوب (اسم)
battering ram, ram
قوچ (اسم)
ram, wether, buck
کلاف (اسم)
ram, hank, hasp, skein
کلوخ کوب (اسم)
mallet, ram
تلمبه (اسم)
ram, pump
گوسفند نر (اسم)
ram
بنقطه مقصود رسانیدن (فعل)
ram
با دژکوب خراب کردن (فعل)
ram
سفت کردن (فعل)
compact, concrete, fasten, ram, tighten, harden, toughen, congeal, solidify, stiffen, thicken, make fast, make firm, make hard, make rigid, make tense, make tight, render tenacious, render tough
عبارت کامل: Random Access Memory موضوع: کامپیوتر RAM یا حافظه دسترسی تصادفی از تعدادی خانه یا سلول تشکیل شده است و هر خانه، قابلیت نگهداری یک داده را دارد و با آدرسی منحصر به فرد مشخص می شود. آدرس اولین خانه حافظه، صفر است و آدرس هر خانه، یک واحد از خانهٔ قبلی اش بیشتر است، هر آدرس حافظه، قابلیت نگهداری یک یا چند بایت را دارا است.
حافظه با قابلیت دسترسی تصادفی (در اصطلاح به ان رم می گویند) یک نوع محل ذخیره اطلاعات در کاپیوتر می باشد از اطلاعات در هر زمانی بدون در نظر گرفتن موقعیت فیزیکی اطلاعات وترتیب انها وجود دارد امروزه شامل مدارهای مجتمعی می باشد که امکان ذخیره سازی اطلاعات را به صورت تصادفی به ما می دهد واژه تصادفی به این معنیست که امکان دسترسی به هر مقدار اطلاعات در هر زمانی بدون در نظر گرفتن موقعیت فیزیکی اطلاعات وترتیب انها وجود دارد داده های موجود در RAM قابل پاک شدن و جایگزینی با داده های دیگر هستند و هر نوع وقفه ای در جریان برق رایانه، موجب از بین رفتن داده های موجود در RAM می شود. استفاده از این نوع حافظه ها، برای نگهداری موقت اطلاعات تا زمان پردازش یا انتقال نتایج به بیرون از رایانه و یا ذخیره در حافظه های جانبی است. از آنجا که داده ها می توانند در هر قسمت از حافظهٔ RAM ذخیره شده و از آن قسمت بازیابی شوند و چون سرعت انجام این کار به محل داده ها بستگی ندارد به این نوع حافظه ها، حافظه با دسترسی تصادفی می گویند.
تخصصی
[عمران و معماری] کوبیدن - کوبه - چکش - سمبه [کامپیوتر] حافظه با دستیابی تصادفی Random Access Memory - با تلفظ« رم» ( Random Access Memory ) به معنای حافظه ی قابل دسترس اتفاقی . دستگاه حافظه ای که به وسیله ی آن هر محلی را درون حافظه می توان پیدا کرد. حافظه ی RAM کامپیوتر در حافظه ی اصلی آن قرار دارد و می تواند اطلاعات را ذخیره کند. اندازه ی RAM( به کیلو بایت یا مگابایت ) شاخص مهم ظرفیت کامپیوتر است. نگاه کنید به EDO ; FPM ; DRAM ; memory . [برق و الکترونیک] random-access memory-حافظه با دستیابی تصادفی حافظه ای سازمان یافته به گونه ای که هر مکان آدرس را می توان به هر ترتیبی خواند یا نوشت. بیتهای دیجیتال می توانند به طور موقت در حافظه ذخیره شوند و به سرعت و به طور دلخواه تغییر داده شوند . دستیابی تصادفی به معنای آن است که امکان دسترسی به هر مکان ذخیره سازی در حافظه در هر لحظه وجود دارد . واژه دقیقتر آن می تواند حافظه خواندنی / نوشتنی RWM باشد . بیشتر قطعات حاظه نیمرسانا قابل دستیابی تصادفی هستند . در حالی که نوارهای مغناطیسی یا ویدیوئی یا قطعات بار تزویج شده ( CCD) به طور سری قابل دسترسی هستند. در کاربردهای عادی، این واژه به معنای حافظه با دستیابی تصادفی دینامیک ( DRAM) است ؛ حافظه نیمرسانا فراری که باید به طور منظم بازنویسی شود تا تمام داده هایی که در سلولهای آن ذخیره شده اند، باقی بمانند . DRAM پرکاربردترین حافظه خواندنی / نوشتنی در کامپیوترهاست. [زمین شناسی] کوبش، کوبه، کوبیدن [برق و الکترونیک] حافظه با دستیابی تصادفی
انگلیسی به انگلیسی
• material that changes radar waves into small electromagnetic fields and reduces the radar image volatile computer memory that can be accessed in any order, memory that temporarily stores data which is currently in use, most common type of computer memory (computers) male first name (hebrew) male sheep; battering ram, heavy device used to crush or force something (such as a locked door) break force or crush with a battering ram if one vehicle rams another, it crashes into it with a lot of force. if you ram something somewhere, you push it there with great force. a ram is an adult male sheep.
پیشنهاد کاربران
قوچ ضربه زدن زدن فشاردادن
ewe: میش، گوسفند ماده ram: قوچ، گوسفند نر
ram 2 ( n ) =a part in a machine that is used for hitting something very hard or for lifting or moving things, e. g. hydraulic rams.
ram 1 ( n ) ( r�m )
RAM ( n ) ( r�m ) =computer memory in which data can be changed or removed and can be looked at in any order ( the abbreviation for ‘random - access memory’ )
برخی از مهمترین واژگان و اینکه سرواژه ی چه چیزی هستند: GOOGLE: Global Organization of Oriented Group Language of Earth WWW: World wide web URL: Uniform resource location ... [مشاهده متن کامل]
HTTP: Hypertext transfer protocol E - MAIL: Electronic mail VIRUS: Vital information resources under siege HTML: Hypertext markup language GPRS: general packet radio service CD: Compact disk DVD: Digital versatile disk LCD: Liquid crystal display LED: Light emitting diode IP: Internet Protocol RAM: Random only memory ROM: Read only memory USB: Universal serial bus OMR : Optical mark recognition
فرو کردن
ram a car زدن به ماشین
ram someone off the road:ماشین کسی را جاده خارج کردن.
RAM ( رایانه و فنّاوری اطلاعات ) واژه مصوب: حافظۀ مستقیم تعریف: ← حافظۀ دستیابی مستقیم
بیشتر به معنی کوبیدن عمدی یه وسیله نقلیه به وسیله دیگه گفته می شه. مثلا کوبیدن عمدی یک ماشین به یک ماشین دیگه برای اینکه از جاده خارج یا متوقف بشه. در مورد کشتی هم می شه استفاده کرد. برای مثال: The ship had been rammed by a British destroyer = ناوشکن انگلیسی به کشتی کوبیده بود
حافظه قابل دسترس اتفاقی
گوسفند نر - قوچ Ram Rider = قوچ سوار
کوبیدن در هم I'm going to ram him = میخوام بکوبمش به هم