اسم ( noun )
• (1) تعریف: a precious stone that has been cut and polished, or a pearl of high quality; jewel.
• مترادف: bijou, jewel
• مشابه: ornament, rock, solitaire, stone
• مترادف: bijou, jewel
• مشابه: ornament, rock, solitaire, stone
- Rubies, diamonds, and emeralds are precious gems.
[ترجمه گوگل] یاقوت، الماس و زمرد جواهرات گرانبهایی هستند
[ترجمه ترگمان] rubies، الماس و زمرد، جواهرات قیمتی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] rubies، الماس و زمرد، جواهرات قیمتی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: anything or anyone that is highly regarded or valuable.
• مترادف: jewel, pearl, treasure
• مشابه: dandy, keeper, ornament, pride
• مترادف: jewel, pearl, treasure
• مشابه: dandy, keeper, ornament, pride
- My first car was a real gem.
[ترجمه گوگل] اولین ماشین من یک جواهر واقعی بود
[ترجمه ترگمان] اولین ماشین من یه جواهر واقعی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اولین ماشین من یه جواهر واقعی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- That wife of yours is a gem.
[ترجمه گوگل] اون همسرت جواهریه
[ترجمه ترگمان] اون زن تو یه جواهری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اون زن تو یه جواهری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: gems, gemming, gemmed
حالات: gems, gemming, gemmed
• : تعریف: to decorate with gems.
• مترادف: bejewel, jewel
• مشابه: decorate, ornament
• مترادف: bejewel, jewel
• مشابه: decorate, ornament
صفت ( adjective )
مشتقات: gemlike (adj.)
مشتقات: gemlike (adj.)
• : تعریف: of a jewel, of exceptional quality.
- a gem emerald