1. he is given clearance by the fbi
اف بی آی صلاحیت او را تایید کرده است.
2. FBI demands its employees absolute allegiance to this bureau.
[ترجمه گوگل]افبیآی از کارمندان خود میخواهد که وفاداری مطلق به این اداره داشته باشند
[ترجمه ترگمان]اف بی آی خواستار وفاداری مطلق کارمندان خود به این دفتر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The FBI has been called in to investigate.
[ترجمه گوگل]FBI برای تحقیق فراخوانده شده است
[ترجمه ترگمان]اف بی آی تماس گرفته تا تحقیق کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. FBI found out that the senator committed bribery.
[ترجمه گوگل]FBI متوجه شد که سناتور مرتکب رشوه شده است
[ترجمه ترگمان]اف بی آی متوجه شده که سناتور رشوه داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The senate committees have exclusive jurisdiction over the FBI.
[ترجمه گوگل]کمیته های سنا صلاحیت انحصاری FBI را دارند
[ترجمه ترگمان]کمیته سنا قدرت منحصر به فردی از اف بی آی داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The document was excerpted from an unidentified FBI file.
[ترجمه گوگل]این سند از یک پرونده ناشناس FBI استخراج شده است
[ترجمه ترگمان]این سند از یک پرونده که نامش فاش نشده است منتشر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Tom's neighbour was snatched by the FBI.
[ترجمه گوگل]همسایه تام توسط اف بی آی ربوده شد
[ترجمه ترگمان]همسایه تام توسط اف بی آی دزدیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He was a special investigator for the FBI.
[ترجمه گوگل]او بازرس ویژه اف بی آی بود
[ترجمه ترگمان]اون یه بازپرس ویژه برای اف بی آی بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. FBI agents were interviewing all their friends and neighbors.
[ترجمه گوگل]ماموران FBI با همه دوستان و همسایگان خود مصاحبه می کردند
[ترجمه ترگمان]مامورین \" اف بی آی \" با همه دوستان و دوستاش مصاحبه میکردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The life of an FBI agent wasn't always as glamorous as people thought.
[ترجمه گوگل]زندگی یک مامور FBI همیشه آنطور که مردم فکر می کردند پر زرق و برق نبود
[ترجمه ترگمان]زندگی یک مامور اف بی آی همیشه به اندازه مردم مسحور کننده نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Information is collected through the likes of the FBI, CIA, and Scotland Yard.
[ترجمه گوگل]اطلاعات از طریق اف بی آی، سیا و اسکاتلند یارد جمع آوری می شود
[ترجمه ترگمان]اطلاعات از طریق امثال اف بی آی، CIA، و اسکاتلند یارد جمع آوری می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The FBI keeps files on former White House employees.
[ترجمه گوگل]FBI پرونده های مربوط به کارمندان سابق کاخ سفید را نگه می دارد
[ترجمه ترگمان]اف بی آی پرونده ای را در مورد کارمندان سابق کاخ سفید نگهداری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The FBI kept a voluminous file on Pablo Picasso.
[ترجمه گوگل]افبیآی پروندهای بزرگ درباره پابلو پیکاسو نگهداری میکرد
[ترجمه ترگمان]اف بی آی یک پرونده بزرگ در مورد پابلو پیکاسو حفظ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He had fallen foul of the FBI.
[ترجمه گوگل]او با اف بی آی درگیر شده بود
[ترجمه ترگمان]او مرتکب خطا از اف بی آی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The American FBI corresponds to the British MI
[ترجمه گوگل]FBI آمریکا با MI انگلیس مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]اف بی آی آمریکایی مربوط به MI بریتانیایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید