اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: symbol of the chemical element boron.
پیشوند ( prefix )
• : تعریف: in the U.S. military, a plane used to transport and drop bombs, such as a B-17 or B-52.
( )
( )
اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "born," brought into life by birth or in like manner (used to indicate the year or date of a birth).
جمله های نمونه
1. be torn between a and b
میان a و b گیر کردن،(نسبت به دو چیز) در دو جهت مخالف کشیده شدن
2. What's the difference between A and B?A.
[ترجمه گوگل]تفاوت بین A و B؟A چیست؟
[ترجمه ترگمان]فرق بین \"الف\" و \"ب\" چیه؟ الف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فرق بین \"الف\" و \"ب\" چیه؟ الف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The temple was built about 206 B. C.
[ترجمه گوگل]این معبد در حدود 206 قبل از میلاد ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]معبد در حدود ۲۰۶ B ساخته شد ج
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]معبد در حدود ۲۰۶ B ساخته شد ج
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It was as easy as A,B,C.
5. Make sure you have a balanced intake of vitamins A, B, C and D.
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که مصرف متعادلی از ویتامین های A، B، C و D دارید
[ترجمه ترگمان]دقت کنید که یک ورودی متعادل از ویتامین های آ، B، C و D داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دقت کنید که یک ورودی متعادل از ویتامین های آ، B، C و D داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A precedes B in the alphabet.
[ترجمه گوگل]الف در الفبا مقدم بر B است
[ترجمه ترگمان]A قبل از B در الفبا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]A قبل از B در الفبا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It has been announce d that Mr. A and Miss B will be married next week.
[ترجمه گوگل]d اعلام شد که آقای الف و خانم ب هفته آینده با هم ازدواج خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]اعلام کرده اند که هفته بعد آقای الف و دوشیزه ب ازدواج خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اعلام کرده اند که هفته بعد آقای الف و دوشیزه ب ازدواج خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. If A equals B and B equals C,the A equals C.
[ترجمه گوگل]اگر A برابر B و B برابر با C باشد، A برابر با C است
[ترجمه ترگمان]اگر A برابر با B و B برابر C باشد، A برابر C است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر A برابر با B و B برابر C باشد، A برابر C است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Vitamin B 6 must be adequately supplied.
[ترجمه گوگل]ویتامین B6 باید به اندازه کافی تامین شود
[ترجمه ترگمان]ویتامین B ۶ باید به اندازه کافی تامین شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ویتامین B ۶ باید به اندازه کافی تامین شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I'm giving him a B minus.
[ترجمه گوگل]من به او یک B منهای می دهم
[ترجمه ترگمان]دارم بهش نمره منفی میدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دارم بهش نمره منفی میدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In English, b, p, m and w are bilabials.
[ترجمه گوگل]در زبان انگلیسی b، p، m و w دو زبانه هستند
[ترجمه ترگمان]در انگلیسی، ب، p، m و w bilabials هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در انگلیسی، ب، p، m و w bilabials هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I got B plus in the test.
[ترجمه گوگل]من در آزمون B پلاس گرفتم
[ترجمه ترگمان] من ب مثبت - ه رو امتحان کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] من ب مثبت - ه رو امتحان کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. That note should be B flat, not B.
[ترجمه گوگل]آن نت باید B مسطح باشد، نه B
[ترجمه ترگمان]آن نوشته باید B صاف باشد، نه B
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن نوشته باید B صاف باشد، نه B
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The hepatitis B virus has been isolated from breast milk.
[ترجمه گوگل]ویروس هپاتیت B از شیر مادر جدا شده است
[ترجمه ترگمان]ویروس هپاتیت B از شیر مادر جدا شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ویروس هپاتیت B از شیر مادر جدا شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. She only gave me a B for my last essay.
[ترجمه گوگل]او فقط برای آخرین انشا به من نمره B داد
[ترجمه ترگمان] اون فقط برای آخرین مقاله من نمره \"ب\" داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اون فقط برای آخرین مقاله من نمره \"ب\" داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
دو صفحه سفید اول و اخر کتاب (اسم)
b
هر شکلی شبیه به ب (اسم)
b
تخصصی
[کامپیوتر] رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متناظر با عدد 11 در سیستم دهدهی است که در زبانهای برنامه نویسی مورد استفاده قرار می گیرد ؛ علامت اختصار BYTE مجموعه ای از بیتها ؛ علامت اختصاری BAUD نرخ ارسال اطلاعات ؛ نمادی در سیستم اطلاعات ؛ نمادی در سیستم شانزده شانزدهی معادل عدد 11 در مبنای دهدهی
[دندانپزشکی] دومین حرف الفبای انگلیسی، دندان لترال شیری را با حرف B نمایش می دهند.
[برق و الکترونیک] 1. نماد base در نمودار مدارهای ترانزیستوری دو قطبی 2. bel - bel-بل واحد بنیادی سطح صدا که برابر با لگاریتم نسبت دو مقدار توان مبنای10 است . یکی از توانها مقدار مرجع است. استفاده از دسیبل، واحد کوچکتر و معادل یکدهم بل متداولتر است. - beta-بتا[ حروف یونان بتا] بهره ی جریان یک ترانزیستور در آرایش امیتر مشترک ( امیتر متصل به زمین ) . بتا به صورت نسبت تغییر کوچک جریان کلکتور به تغییر جریان بیس در صورت ثابت بودن ولتاژ کلکتور تعریف می شود. - boron-بر [ بی] عنصری با عدد اتمی 5 و وزن اتمی 10/8 که به عنوان آلاینده پذیرنده ( acceptor) برای تشکیل سیلیکین نوع p استفاده نی شود. بر، همچنین یکی از اجزای سازنده ی مواد ابررساناست و اکسید آن در هنگام رشد بلور مذاب در مقابل اکسایش حفاظت می کند.
[نساجی] دومین حرف لاتین
[ریاضیات] دومین حرف الفبای انگلیسی، رقم 11 در مبنای 16
[نفت] خشاب انفجار
[آمار] دومین حرف الفبای انگلیسی که ازحروف بی صداست
انگلیسی به انگلیسی
second letter of the english alphabet
پیشنهاد کاربران
در برنامه نویسی به زبان html تگ b به معنای
Bold text یعنی درشت و خوانا کردن متن
Bold text یعنی درشت و خوانا کردن متن