ac

/ˈeɪˈsiː//ˈeɪˈsiː/

مخفف:، (شیمی) اکتینیم، پیشوند: قبل از واژه هایی که با c و q شروع می شوند می آید (رجوع شود به: ad-)، تهویه ی مطبوع (air conditioning)، جریان برق متناوب (alternating current)، باشگاه ورزشی (athletic club)، قبل از مسیح (ante christum)، مخفف اصطلاح شیمیایی alicyclic می باشد
ac_
پسوند (صفت ساز):، مانند، وابسته به [cardiac و demoniac]، alternating current شیمى : جریان متناوب

بررسی کلمه

پسوند ( suffix )
(1) تعریف: of, relating to, or resembling.

- paradisiac
[ترجمه گوگل] بهشتی
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: characterized by, or afflicted with.

- hypochondriac
[ترجمه گوگل] هیپوکندری
[ترجمه ترگمان] بیماری خود را
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- insomniac
[ترجمه گوگل] بی خوابی
[ترجمه ترگمان] insomniac
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: symbol of the chemical element actinium.
پیشوند ( prefix )
• : تعریف: to; toward.

- accede
[ترجمه گوگل] ملحق شدن
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- acquire
[ترجمه گوگل] به دست آوردن
[ترجمه ترگمان] کسب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "alternating current," electrical current that reverses direction at regular intervals. (Cf. "DC.")
اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "athletic club," a club that provides athletic equipment and sports-related services to its members.

جمله های نمونه

1. In 195AC went public, having achieved an average annual profit of more than £50,000.
[ترجمه گوگل]در سال 195 AC، با دستیابی به میانگین سود سالانه بیش از 50000 پوند، عمومی شد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۵ سیستم جریان متناوب به طور متوسط به سود سالانه بیش از ۵۰،۰۰۰ پوند رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The chord AC subtends the arc ABC. The side XZ subtends the angle XYZ.
[ترجمه گوگل]آکورد AC قوس ABC را فرعی می کند سمت XZ زاویه XYZ را کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]جریان متناوب جریان متناوب، قوس ABC می باشد طرف XYZ زاویه ای را به نام XYZ بسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Electricity in Britain is 240 volts, AC.
[ترجمه گوگل]برق در بریتانیا 240 ولت، AC است
[ترجمه ترگمان]برق در بریتانیا ۲۴۰ ولت، AC است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I support International Milan while my son supports AC Milan.
[ترجمه گوگل]من طرفدار اینترنشنال میلان هستم در حالی که پسرم از میلان حمایت می کند
[ترجمه ترگمان]در حالی که پسرم از AC در میلان حمایت می کند، من از میلان بین المللی حمایت می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Rich Italian clubs such as AC Milan cannot simply skim off all of Europe's stars.
[ترجمه گوگل]باشگاه های ثروتمند ایتالیایی مانند آث میلان نمی توانند به سادگی تمام ستاره های اروپا را کنار بگذارند
[ترجمه ترگمان]باشگاه های غنی ایتالیا مانند AC میلان نمی توانند به سادگی تمام ستارگان اروپا را از بین ببرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In 1984 the long link between AC Cars and the Hurlock family was severed.
[ترجمه گوگل]در سال 1984 ارتباط طولانی بین AC Cars و خانواده هورلاک قطع شد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۸۴، ارتباط طولانی بین اتومبیل های AC و خانواده Hurlock قطع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. That footballer has been transferred to AC Milan.
[ترجمه گوگل]آن فوتبالیست به میلان منتقل شده است
[ترجمه ترگمان]این فوتبالیست به AC تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. AC Milan scored a record number of goals this season.
[ترجمه گوگل]میلان در این فصل رکورددار گلزنی شد
[ترجمه ترگمان]AC میلان در این فصل تعداد زیادی گل به ثمر رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. AC Transit recently acquired 70 new buses equipped with wheelchair lifts.
[ترجمه گوگل]AC Transit اخیراً 70 اتوبوس جدید مجهز به بالابر ویلچر خریداری کرده است
[ترجمه ترگمان]سیستم حمل و نقل AC اخیرا ۷۰ اتوبوس تازه مجهز به صندلی چرخدار تهیه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Handled basic household maintenance. – Replaced the AC filter, applied pest control spay, replaced fire alarm batteries, etc.
[ترجمه گوگل]نگهداری اولیه خانگی انجام می شود – تعویض فیلتر AC، اعمال اسپری کنترل آفات، تعویض باتری های اعلام حریق و غیره
[ترجمه ترگمان]تعمیر و نگهداری خانه اصلی فیلتر AC جانشین فیلتر AC، عقیم کردن کنترل آفات، جایگزین باتری های آژیر خطر آتش سوزی و غیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Introduce the principle of MOSFET AC square wave inverter power source.
[ترجمه گوگل]اصل منبع تغذیه اینورتر موج مربعی MOSFET AC را معرفی کنید
[ترجمه ترگمان]اصل منبع قدرت معکوس کننده موج AC - AC را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The chord AC subtends the arc ABC.
[ترجمه گوگل]آکورد AC قوس ABC را فرعی می کند
[ترجمه ترگمان]جریان متناوب جریان متناوب، قوس ABC می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The sampling rate of a data acquisition system ( for AC signals ) is very important.
[ترجمه گوگل]نرخ نمونه برداری از یک سیستم اکتساب داده (برای سیگنال های AC) بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]سرعت نمونه برداری یک سیستم کسب داده (برای سیگنال های AC)بسیار مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Results Most patients' AC/A and esophoria degrees were reduced in esophoria group.
[ترجمه گوگل]درجات AC/A و ازوفوریا اکثر بیماران در گروه مری کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]نتایج اکثر بیماران AC \/ A و esophoria در گروه esophoria کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Alternating Current
موضوع: علمی
جریان متناوب نوعی از جریان است که در آن دائماً مقدار و جهت آن نسبت به زمان در حال تغییر است. در بیانی دیگر، مقدار جریان دائماً کم و زیاد می شود و جهت حرکت الکترون ها هم عوض می گردد. از مقدار بیشینه به صفر و سپس از صفر به کمینه می رسد و دوباره به صفر و بعد از آن به حالت اول بر می گردد و این چرخه تا قطع جریان ادامه دارد.
عبارت کامل: Ante Clbum
موضوع: پزشکی
قبل از غذا befor meals or ante clbum
عبارت کامل: Air Condition
موضوع: عمومی
A/C عبارتیست که بر روی دکمه کولر بسیاری از خودروها یافت می شود. این عبارت به معنای تهویه مطبوع می باشد.
تهویه مطبوع, "هوارسانی دلپذیر" شاخه ای از مهندسی مکانیک است. وظیفه آن تأمین شرایطی است که:۱-موجب رفاه انسان شود ۲-برای نگهداری محصول یا فرآیند خاصی مورد نیاز باشد. برای انجام چنین عملی دستگاهی با ظرفیت مناسب بایستی نصب و در طی سال کنترل گردد. ظرفیت دستگاه با حداکثر بار لحظه ای واقعی تعیین می گردد و نوع کنترل نیز با توجه به شرایطی که باید در طی مدت اعمال پیک بار و بار جزئی تامین شود، مشخص می شود.
تخمین بار ممکن است گاهی به روش دقیق و گاهی نیز با روشهای سرانگشتی انجام گیرد. دقت در تخمین بار یکی از عوامل بهینه سازی مصرف انرژی است. تهویه مطبوع معمولاً شامل : سرمایش، گرمایش، رطوبت زنی و رطوبت زدائی وتصفیه هوا می باشد.

تخصصی

[خودرو] air condition ایرکاندیش , کولر. شبیه به یخچال کار میکند ,توسط یک کمپرسور ماده گازی تحت فشار قرار گرفته گرم و تبدیل به مایع شده و سپس سرد میشود. بعد از بخار شدن سریع خنک میشود.برای کارکرد کمپرسور مصرف سوخت اتومبیل کمی افزایش میابد.
[شیمی] اکتینیم - عنصر سفید رادیو اکتیو فلزى که همراه اورانیم و رادیم یافت می شود
[کامپیوتر] برق متناوب
[برق و الکترونیک] alternating current-جریان متناوب ( ای سی ) جریان الکتریکی که اندازه . جهت آن معمولا به صورت سینوسی تغییر می کند . هر مرحله تکرار، از صفر تا بیشینه در یک جهت و سپس به بیشینه در جهت دیگر و برگشت به صفر، یک چرخه نام دارد . تعداد چرخه ها در 1 ثانیه مشخص کننده ی بسامد بر حسب هرتز است . مقدار میانگین جریان متناوب صفر است . - altenating current-ای سی
[بهداشت] سلولهای غیر طبیعی - atypic celluar
[خاک شناسی] افق اسی
[برق و الکترونیک] جریان ( ولتا‍ژ ) متناوب
[شیمی] alternating current جریان متناوب
[مهندسی گاز] جریان متناوب

انگلیسی به انگلیسی

• before christ (latin)
organized division of soldiers
regulation of air humidity and temperature (i.e. in a building)
radioactive metallic element (chemistry)
ac is used to refer to an electric current that continually changes direction as it flows; an abbreviation for `alternating current'.

پیشنهاد کاربران

تصحیح میکنم
Anno Domini یا AD قبل از میلاد
before Christ یا BC بعد از میلاد
AC در تاریخ ها یعنی بعد از میلاد که در بخش معنی ها اشتباه نوشته شده . BC میشه قبل از میلاد before Christ
AC
Air conditioning
تهویه مطبوع یا هوارسانی دلپذیر یا هوایش دلپذیر
منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Air_conditioning
[نسخه خوانی]:قبل از غذا
before food
مخفف air conditioning هم میتونه باشه که یعنی سیستم تهویه، کولر
Word parts / Meaning / Example / Definition of Example /
ــac pertaining to cardi/ac ~ the heart
average cost ( AC ) [مدیریت و اقتصاد سلامت] هزینه متوسط، متوسط هزینه، هزینه میانگین
AC ( شنوایی شناسی )
واژه مصوب: رسه
تعریف: ← رسانش هوایی
عبارت کامل: Audit Committee
موضوع: حسابداری
معنی : کمیته حسابرسی

بپرس