صد تومانیصد تومنیصد جاتصد چراغصد خروصد در صدصد درجهصد درمصد دینارصد دیناریصد رنگصد زبانصد سالصد سال سیاهصد ستونصد شاخصد شاخ کردنصد مردهصد هزارصد هزار بیذقصد و بیست پارهصد و چهارده عقدصد کارصد کلمهصد کلمه بطلمیوسصداصدا پیچیدنصدا پیشتهصدا خانهصدا دادنصدا دارصدا دراوردنصدا زدنصدا گرفتگیصدا گرفتنصدا گرفتهصدا نشستنصدا کردنصدا کلفتصدائیصداحصدادصدارصدارتصدارت جو یصدارت جوییصدارت طلبصدارسصداسنجصداع