دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در دیکشنری فارسی به فارسی با حرف ش - صفحه 53
شفقان
شفقت
شفقت بردن
شفقت نامه
شفقت کردن
شفقستان
شفقه
شفقی
شفل
شفلج
شفلح
شفلع
شفلقه
شفلوی
شفلیدن
شفن
شفنتر
شفه
شفهفیروز
شفهه
شفهی
شفو
شفون
شفوی
شفویه
شفک
شفی
شفیر
شفیره
شفیع
شفیع الوری
شفیعا
شفیف
شفیق
شفیقه
شق
شق الحجر
شق القمر
شق زدن
شق شدن
شق شق
شق عصا
شق میشانان
شق و رق
شقا
شقائق
شقائق النعمان
شقائق النمط
شقاب
شقاحه
49
50
51
52
53
54
55
56
57
58