ارت یا هنر
ارت : اتصال بدنه دستگاه الکتریکی به زمین می باشد.
ارت در حقیقت وصل کردن هر گونه جریان الکتریکی به زمین است.
ارت: [زمین Earth سومین سیاره از خورشید و خانه ما؛ تنها جرم شناخته شده در کیهان که حیات در آن وجود دارد . ]
درود
واژه ی اَرت یا آرت به چم زمین، همانگونه که کاربر گرامی فرتاش نیز یادآور شدند ریشه در زبان اوستایی و پهلوی دارد که همینک نیز در زبان کردی به ریخت اِردِه[=زمین] به کار می رود؛ ارت و ارد همریشه با earth و erde و yard در زبانهای ژرمانیک است و نیز واژه ی یورت در ترکی به چم [سرزمین، جایگاه] به گمان بسیار از این واژه هندواروپایی برگیری شده.
... [مشاهده متن کامل]
واژه ی آرت به چم زمین را همکنون در جایگاه پسوند می توانیم در نام برخی روستاها در اسپهان و. . . ببینیم:
روستاهای پینارت، دنارت، اسپارت، تیمیارت در خاور ( شرق ) اسپهان، یونارت در شمال اسپهان و بُندارت، پِلارت در باختر اسپهان، و همچنین شهر پلارت در نزدیکی لردگان.
نام شهرهای اردستان، اردبیل، اردکان و نیز اردل و اربیل می تواند برگفته از همین ارد=زمین باشد.
می توانیم از پسوند ارد یا آرت به چم زمین و سرزمین ( همسنگ با Land در انگلیک ) همراه با بن گذشته یا کنونیِ کارواژه یا همراه با یک نامواژه بهره گیری کنیم:
خوردارت یا خورارت= Foodland
پیشنهادِ واژه به جایِ " قانون" : ( اَرت/ اَرته )
در زبانِ آلمانی " Recht، Gesetz " به مینه " قانون:law" است. در زبانِ اوستایی واژه یِ " اَرتَ: ərəta یا arəta یا arta" به مینه " قانون" نیز بوده است ( چنانکه در وانگاره هایِ زیر می بینید. )
... [مشاهده متن کامل]
" اَرتَ: ərəta یا arəta" صفت مفعولیِ ریشه یِ اوستاییِ " اَر:ar" است. ولی باید بدانید که " اَر:ar" دارای سه - چهار دسته یِ معنایی است که برپایه دسته بندیِ کریستین بارتولومه، این واژه در چمِ " قانون" به سومین مینه از دسته مینه هایِ " اَر: ar " نِشانِش ( =دلالت ) دارد.
" َاَر: ar" در اینجا به مینه " استوار شدن، تثبیت شدن، فیکس شدن، جایگیر و مستقر شدن" است و از اینرو " اَرتَ: ərəta یا arəta یا arta" به چمِ " استوار شده، تثبیت و فیکس شده، جایگیر شده، مستقر شده" است و برابر با صفت مفعولیِ " اَرپیتَ:arpita" از زبانِ سانسکریت است که باشندگیِ آوایِ " - p - " در آن ازبرایِ پدیده ای آواشناختی است. همچنین در سانسکریت واژه یِ " اَرپَیَتی:arpayati" سببیِ ریشه یِ اوستایی - سانسکریت " ar یا ṛ " ( در قالب سوم شخص ) است که از تکواژهای " اَر:ar" ( ریشه ) ، " - p - " ( پدیده ای آواشناختی ) ، " aya" ( نشانه یِ سببی ساز یا " Kausativ" ) ، و " ti - " ( نشانه سوم شخص ) است که بازنمایی کننده یِ " تثبیت و مستقر کردن، جایگیر کردن، فیکس کردن" است و برابر با کارواژه یِ " festsetzen " در زبانِ آلمانی است.
" اَر: ar" برابر با " stecken bleiben ، sich festsetzen " ( آلمانی ) و برابر با " figere " ( لاتین ) که همریشه با واژه " fix" است، می باشد.
کُنونه یِ " اَر:ar" در زبانِ اوستایی " اَرَ:ara" می باشد.
باید بدانید که خودِ واژه یِ آلمانیِ " Gesetz" به مینه " قانون" نیز با کارواژه یِ " setzen " که به مینه یِ " نشاندن، فیکس/تثبیت کردن " است، همریشه و همبسته است؛ که از همین رو پیشنهادِ ما را بسیار برابرِ درخوری بجایِ واژه یِ " قانون" می گرداند. ازآنجایی که " اَرتَ " در زبانِ اوستایی صفت مفعولی است با واژه یِ " اَرته" در پارسیِ کنونی برابری می کند ولی چونکه " قانون" نام هست، پس با زدایشِ " َ " پایانی، به بُن گذشته " اَرت:arət یا art " بعنوانِ نام دست می یابیم.
پس داریم: " اَرت" ( زبانِ پارسی ) برابر با " Gesetz " ( زبانِ آلمانی ) برابر با " قانون" ( زبانِ کوته مغز پرور ) .
. . . . . . . . . . . . . . . . . .
پَسگشتها:
1 - ستونِ 185 و 192 از نبیگِ " فرهنگنامه زبانِ ایرانی کهن" ( کریستین بارتولومه )
2 - رویبرگ 182 از نبیگ " فرهنگ سَنسکریت - فارسی" ( جلالی نائینی ) - پوشینه یکم
جای خانه عشایر در سال قبل را ارت ( الف همراه با ضمه ) می گویند. ( لری کرمان ) :ort
هنر به انگلیسی
وقتی در اقوام مختلف کلمه ( ( الله ) ) رابه صورت اُلله، اِلله، اَلله تلفظ می کنند کلمه ارت هم ازاین قاعده مستثنی نیست بنابراین ارت باهر تلفظی = تک ، یک، واحد، تنها . اما منظوراز تنها چیست؟ تنها طبق اسناد تاریخ ایران باستان با توجه عمیق به قفقاز وآسیای میانه یعنی ( ( خدای واحد ) ) در گرجستان درهزارسال پیش به جای خدا ازکلمه ( ( مِرت ) ) و ( ( اِرت ) ) استفاده میشد وامروزه بصورت ( ( غمِرت ) ) بیان می شد که ریشه کلمه ارت برمی گردد به عقاید مذهبی مردم ایران باستان که آن زمان به جای لفظ ( ( خدا ) ) از لفظ ( ( ارت= خدای یگانه ) ) استفاده می کردند و سنداین سخن ظهور پیامبری بنام زرتشت با کتاب الهی اَوِستا
... [مشاهده متن کامل]
و بنیانگذاری دین زردشتی درایران است ولفظ ( ( خدا = به معنی ناظر وبیننده اعمال انسانها ) ) یک لفظ مذهبی تُرکی است که ازکلمه ترکی ( ( باخ= ببین ) اخذ شده ودر سریال پایتخت هم درگویش مازنی خدا بصورت ( ( خِدا= پروردگاری که همواره می خواهد اعمال ما راببیند ) ) تلفظ می شد. ودر قوم مسیحیت هم کلمه آرارات ونام برخی کلیساها وحتی نامگذاری نام افراد مثل آرمناک وغیره ریشه فرهنگ خداجویی مسیحیان را دارد وحتی حضرت مسیح با نام خدایی روح الله معرفی میشود و این قربت وگرایش به خدا حتی در ایرانیان هم با نامگذاری افراد بصورت رحمت الله، حشمت الله وغیره قابل اثبات است. بنابراین آرت= خدای واحد ویگانه بدون شریک.
واژگان ( اَرد، اَرت، اَرتا ) به چم زمین:
اوستایی: ARDA، ARTA
پهلوی:ARTA ( در کُردی ERD )
گوتیک:AIRTHA
یونانی:ERA
آلمانی کهن:ERDA، ERO
آلمانی:ERDE
انگلیسی:EARTH
ایسلندی کهن:JORTH
... [مشاهده متن کامل]
و. . .
نکته: واژگان ( اَرد، اَرت، اَرتا ) در اوستایی به معنای ( پاکی و تقدس ) نیز بکار رفته اند.
پسگشت:رویه 79 نبیگ فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان پارسی/ نویسنده: دکتر منوچهر آریانپور کاشانی
اَاَرت_اَشی_اَرد که در اوستا" اَشی ونگوهی" می باشد، یکی از ایزدان کیش مزدیسنا یا زرتستی است.
به روز بیست و پنچم هر ماه در گاهشمار یا گاهنامه پارسی اَرت روز یا اَرت روز گویند.
نام ایزدبانوی ثروت و توانگری است که در ارت یشت ( یشت هفدهم ) نام سروده شده است. نام دیگرش اشی ونگوهی می باشد.
قُپّی!
اُرت - در گویش بازاری و تهرانی ( کوچه بازاری ) -
چاخان، بِلُف، لاف زنی، خالی بندی، توپ خالی زدن، هارت و هورت ( پورت ) ، قُمپُز!، اِهِن و تُلُپ!
مثل: اُرت دادن>>>>> یعنی کسی که اَلَکی حرف میزنه ( لب و دهنه ) یا به قول معروف خِشت میزنه!
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)