یدک کش

/yadakkeS/

معنی انگلیسی:
groom leading a horse

لغت نامه دهخدا

یدک کش. [ ی َ دَ ک ْ ک َ / ک ِ ] ( نف مرکب ) بهمراه برنده اسب یا وسیله نقلیه دیگررا. آن که یدک کشد. قودکش. جنیبت کش. ماشین یدک کش. کشتی یدک کش ؛ کشتی کوچک که در رودخانه ها و یا قسمتهایی از دریا که آبی تنک و خاکی گیرنده دارد کشتی های بزرگ را هدایت کند تا به گل ننشینند و از راه نگردند. ( یادداشت مؤلف ). || کسی که علاوه بر وظیفه ٔخود مسئولیت و وظیفه دیگری را نیز به عهده دارد.

فرهنگ فارسی

(صفت ) ۱- آنکه افساریدک رادردست دارد و همراه برد . ۲- کسیکه علاوه بروظیف. خود مسئولیت وظیف. دیگری رانیز بعهده دارد: تابخت خودرا که اینک یدک کش سرنوشت و خوب و بد زندگی فرد دیگری نیزشده بود در مکان وسعتری بیازماید .

فرهنگ معین

( ~. کَ یا کِ ) [ تر - فا. ] (ص فا. ) ۱ - آن که افسار یدک را در دست دارد و همراه برد. ۲ - کسی که علاوه بر وظیفة خود مسئولیت وظیفة دیگری را نیز به عهده دارد.

فرهنگستان زبان و ادب

{tug} [حمل ونقل دریایی] شناوری پرقدرت برای کشیدن و یدک کردن کشتی ها یا کمک به حرکت و جابه جایی آنها در محدودۀ بندر، به ویژه در زمان پهلوگیری یا جدا شدن از اسکله

مترادف ها

tug (اسم)
تقلا، کوشش، کشش، زحمت، یدک کش

tow (اسم)
زنجیر، طناب، دوتا، یدک کش، یدک کشی

فارسی به عربی

سحب , شدة

پیشنهاد کاربران

یدک کش ( Tug ) [اصطلاح دریانوردی] :قایقی قدرتمند و محکم که برای یدک کردن کشتیها و یا هل دادن آنها طراحی و ساخته شده است

بپرس