در پارسی پهلوی ( هر زبان ایرانی در هر زمان گاهی بجز پارسی دری ) جان و زیستن را به چند گویش می گفتند نام نخستین مردم را بنا بر داستان ایرانیان گیومرث ( =زنده میرا ) را میدانید
نام چند پهلوان شهنامه از بخش نخست این نام است:
... [مشاهده متن کامل]
گیو
( انرا مانند بخش نخست گیومرث بخوانید )
گیو را در پارسی پهلوی به چند گونه می گفتند
گیو/بیو/ویو/جیو/زیو/ژیو/ویمو/ویو/ویگو/ ویژو
از همین نام نام ویژن نیز آمده
در یونانی نیز انرا به گونه بیو می بینیم
βίος = بیوس/زندگی
در پارسی باستان بدین گونه بوده
گیوش / گیوس/ بیوش / جیوش / ژیوش / ویوش/ویگوش
همه اینها هم با ش بوده هم با س.
واژه جیوه/ جیوا نیز به چم زنده و زندگیست
گیوا/بیوا/ویوا/جیوا/زیوا/ژیوا/ویما/ویوا/ویگا
گیوت/بیوت/جیوت/زیوت/ژیوت/ویموت/ویوت/ویگوت
گیوگ/بیوگ/جیوگ/زیوگ/ژیوگ/ویموگ/ویوگ/ویگوگ
گیوم/بیوم/جیوم/زیوم/ژیوم/ویموم/ویوم/ویگوم
گیوان/بیوان/جیوان/زیوان/ژیوان/ویمان/ویوان/ویگان
گیوال/بیوال/جیوال/زیوال/ژیوال/ویمال/ویوال/ویگال
گیان/بیان/ویان/جیان/زیان/ژیان/ویمان /ویوان/ویگان ( ویژن )
گیوت/بیوت/ویوت/ویت ( ویتال )
گیوشن/جیوشن/زیوشن
زیان به معنی زیان دیدن از زدان است.
در نوشته های پهلوی جان به گونه گیان / ویان / ژیان نیز امده
ژیوند/زیهر=زندگی
زیهرین=زنده
زیهر=زندگی/حیات
زیوشت
زِهِشت، زندهی=زندگی
می دلا رنجا منی یعنی که چه؟
گیان بغم سوزجا منی یعنی که چه؟
-
آن گیان یا کیان که امروز انرا بهون میگویند ریشه در کدان ( کد / کده ) دارد. به چم خانه است
از رخت و کیان خویش من رفتم و پردختم
چون کرد بماندستم تنها من و این باهو.
رودکی.
همه بازبسته بدین آسمان
که بر برده بینی بسان کیان.
ابوشکور.
با بخشش او بحر چه چیز است ، سرابی
با همت او چرخ چه چیز است ، کیانی.
فرخی .
خرگه ترک و وثاق ترکمان بینی همه
آنکه بودی مر عرب را خیمه کردان را کیان.
عسجدی
در گویش فارسی ، گ ، به، ج، و حرف ، ژ ، به ، ز، توسط عرب ها تبدیل شده است مانند نرگس به نرجس و روژ به روز تبدیل شده است همچنین گیان نیز به جان تبدیل شده است از اینرو در گویش کردی هنگامی که می گوییم گیانمی یا ، بن گیان، یعنی جان منی و به جان من بسته ای
گیان =
درزبان های کردی ولکی ، این کلمه به معنای جان است .
گیان: این نام در اوستایی: گَیَه gaya؛ در پارتی، سغدی، مانوی و پهلوی: گیان gyān و به معنی جان، روح، روان است.
گُیان در دیوان مسعود سعد به معنای خیمه است
سلام. زبان کردی شامل دو بخش اصلی کرمانجی شمالی و جنوبی می باشد . کرمانجی جنوبی لهجه های. ۱. سورانی با گویشهای هه ولیری. سلیمانیه ای . مکریانی اردلانی تا اندازه زیادی گروسی
۲. هه ورامی. ۳. کلهری که کلهری گویشهای مختلف مثل فیلی faili شبک shabak ایلامی کلیایی را شامل میشود
... [مشاهده متن کامل]
۴. گورانی که لهجه اصلی یا رسانی و کتاب سیاه یا مصحف ره ش که کتاب مذهبی است با این لهجه و گویش است ۵. لکی
لازم به ذکر است که لهجه هه ورامی. گورانی و لکی در درون خود مشابهت بسیاری دارند و در کذشته در سراسر کردستان. تا قرن نوزده میلادی تمام آثار شعر و متون کردی. با لهجه گورانی نوشته میشد که برای همه کردها قابل درک و فهم بود . شاهنامه. دیوان شاعران مثل دیوان مه وله وی. کتاب پیشبینی های طاهر بگ جاف. همه به گورانی نوشته شده است .
و همچنین مشابهت بسیاری بین زبان کردی گورانی و زبان تات که زبان مردمان دامنه جنوبی البرز مثل رودبار. الموت قزوین تاکستان تا تهران و همچنین با زبان آذری وحود دارد . زبان آذری ترکی نیست و یک زبان ایرانی می باشد که در حال حاضر حدود ۲۰ آبادی در شرق اردبیل با آن سخن می گویند و اگر در اینترنت جستجویی انجام دهید و چند نمونه شعر های آذری تاتی. گورانی. را باهم مقایسه کنید. تفاوت جزیی دارند .
من کورد کرمانجم گیان در لغات کرمانجی ب معنی جان خلاصه میشه
از نظر من گیان نام سرابی است که در شهرستان نهاوند که استان آن همدان است قرار دارد. گیان در کردی به معنی جان است. درسراب گیان بسیار جای دیدنی و زیبا از جمله چشمه ، معدن طلا ، غارو. . . . . . .
وجود دارد. پیشنهاد می کنم که حتما به این سراب گیان که در شهر نهاوند قرار دارد سری بزنید.
گیان در زبان فاخر لکی به معنی جان است .
حروف گچپژ در زبان لکی بیشتر از هر زبانی کاربرد دارند . زنده باد لک و لکستان بزرگ
گیان در کردی به معنای جان یا روح است یا به عبارتی دیگر چیزی که جسم را زنده نگه میدارد
گیان نام یکی از سراب های شهرستان نهاوند است که نام استان آن همدان است.
گیان همون {جان ) به کردیه که به دلیل لهجه ی کردی تبدیل به گیان شده
در زبان کوردی گیان یعنی جان
به زبان ما میشه پستان گاو یا گوسفند اینا ،
در زبان بختیاری عبارت �گینت گردُم� یعنی فدایت شوم، قربانت شوم. این واژه در زبان بختیاری �گین� تلفظ می شود شوربختانه واژه فر اموش شده به جز کهنسالان افراد دیگر این واژه را بکار نمی برند
جان، تو زبان کردی لکی گیانم یعنی جانم
علی گیانم یعنی علی جانم
در کردی به معنای جان است
کلمه ای کردی است به معنی جان
مثلا گیانکم یعنی عزیزم
در زبان کُردی به معنی جان است که اشکال متداول ان عبارت اند از
ای گیان=ای جان
گیانکم=جانم
قزاو له گیانم=دردت به جونم
در زبان کرمانجی به معنای زندگی
در اوستا " ژین" در پهلوی " گیان " و در پارسی امروز به گونه "جان " بکار می رود که با واژه های زی ، زیو ، زیست ، زندگی ، ژیوار و زاتو هم ریشه می باشد.
واژه " کیان " در اوستا به گونه " کویان kaviyan" آمده که به چم فرمانروایان است و از بن " کوی kavi "پس نمی تواند ریشه گیان باشد و به هیج قوم ، قبیله ، تیره ، تبار و ویسی وابسته نیست، بر فرهیختگان میهن شایسته است که واژگان را به گرایش های قبیله ای آلوده نکنند و بدانند که کرد ، لر ، بلوچ ، مازنی ، گیل ، تالش ، آذری و . . . . همگی آریایی و از یک سرچشمه پاک برخاسته اند و اگر ناهمگونی در خوانش واژگان دیده می شود از گسست ها و نبود آموزشکده های یکپارچه در گذشته بوده است که با هوشمندی و پژوهش ژرف می توان به یگانگی ، همزبانی و همدلی رسید ، به امید آنروز.
... [مشاهده متن کامل] اول که گیان نیست و کیان
معنی از نسل کیان
معنی دیگر زاده کیان
معنی دیگر از کی می آید و نسبتی که کیخسرو دارد
معنی دیگر شهر آزادگان
گیان در زبان کوردی به معنی جان. در زبان لکی هم گیون به معنی جان است.
در زبان لری بختیاری به معنی
علف
جمله لری بختیاری
همی گیان بچی::همین علف را بچین
در کوردی معنی نفس و جان دارد
مثلا فاطمه جانم میشه فاطمه گیان
[کوردی] به معنی جان
گیان اسم کوردی هست به معنی جان نفس
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٧)