لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - تصویری که بر روی صفحه های فلزی حکاکی شده و در چاپ بکار رود . توضیح طرز ساخت و شکل گراور عینا شبیه کلیشه است و تنها فرقی که بین آنها موجود است این است که عکس گراور را با ترام میگیرند . ۲ - تصویری که در مجله و کتاب و روزنامه و غیره چاپ شود .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. [مجاز] تصویری که با این روش بر روی کاغذ چاپ شده است.
مترادف ها
حکاکی، شکل، گراور
پیشنهاد کاربران
" کراورکار. کراورگر، گرا ، گرایی. کراورباش. کراورباشی ": گراوری. گراورگر، کار، باش. باشی.
( کِر:خط. کِر آور=کِراور ) :گراور.
( کِر:خط. کِر آور=کِراور ) :گراور.
" کر آور . کِر اور، کِر چَمش خط است. که اینک کر =خط آور که می شود کراور که به معنی ":گراور است.
- فلزی که روی اون،
تصویری برای چاپ ،
حک میشه
( هر تصویری که دلخواه تون باشه )
- قطعه ای فلزی از آلیاژ روی ،
برای چاپ تصویر
تصویری برای چاپ ،
حک میشه
( هر تصویری که دلخواه تون باشه )
- قطعه ای فلزی از آلیاژ روی ،
برای چاپ تصویر