کلیمی
/kalimi/
مترادف کلیمی: جود، جهود، عبرانی، موسوی، یهودی
برابر پارسی: یهودی

فارسی به انگلیسی
مترادف ها
عبرانی، اسرائیلی، کلیمی
کلیمی
لغت نامه دهخدا
کلیمی. [ ک َ ] ( حامص ) کلیم بودن. مانند موسی ( ع ) بودن. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کلیم و کلیم اﷲ شود.
کلیمی. [ ک َ ] ( ص نسبی ) منسوب به کلیم اﷲ، موسی ( ع ). پیرو دین موسی ( ع ) ( فرهنگ فارسی معین ). یهود. جهود. یهودی. موسایی. موسوی. اسرائیلی. ج ، کلیمیان. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به یهود و بنی اسرائیل شود.
کلیمی. [ ک َ ] ( ص نسبی ) منسوب به کلیم اﷲ، موسی ( ع ). پیرو دین موسی ( ع ) ( فرهنگ فارسی معین ). یهود. جهود. یهودی. موسایی. موسوی. اسرائیلی. ج ، کلیمیان. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به یهود و بنی اسرائیل شود.
فرهنگ فارسی
( صفت ) منسوب به کلیم الله ( موسی ۴ ) پیرو دین موسی ۴ .
فرهنگ معین
(کَ ) [ ع . ] (ص نسب . ) موسوی ، پیرو حضرت موسی ، یهودی .
فرهنگ عمید
پیرو حضرت موسی، یهودی.
دانشنامه عمومی
کلیمی واژه ای است که برای نامیدن یهودیان ایران به کار می رود.
تا پیش از سده بیستم میلادی واژه کلیمی به ندرت در متون فارسی استفاده می شد. در بیشتر متون گذشته واژه یهودی یا جهود برای نامیدن یهودیان استفاده می شده است. ریشه واژه کلیمی از ریشه سامی ک - ل - م به معنی صحبت کردن است که از آیه ۴:۱۶۴ قرآن که در آن گفته می شود «و کلم الله موسی تکلیما» اخذ گردیده است. از این رو چون خدا با موسی به صورت رودرو صحبت کرد پیروان موسی کلیمی نامیده شدند. بر اساس لغت نامه دهخدا در گذشته واژه کلیمی برای یهودیان به صورت اختصاصی به کار نمی رفت و بلکه گاهی مسلمانان نیز کلیمی دانسته می شدند.
پس از تشکیل سازمان ثبت احوال ایران در سال ۱۹۲۴ میلادی، یهودیان اجبار یافتند که برای خود شناسنامه دریافت کنند که در این شناسنامه ها واژه کلیمی برای دین آنان ثبت شده بود. دلیل انتخاب واژه کلیمی به جای یهودی یا موسوی معلوم نیست. ممکن است دلیل این امر احساسات منفی مرتبط با واژه یهودی باشد. همچنین ممکن است واژه یهودی واژه منفی جهود را در ذهن تداعی کند در حالی که واژه کلیمی در آن زمان در بین مردم احساس منفی برنمی انگیخت.
ثبت دین کلیمی در شناسنامه یهودیان عملی بود که از نظر قانون اجبار نشده بود ولیکن مأموران سازمان ثبت احوال به صورت معمول این کار را انجام می دادند. این ثبت دین در مورد اقلیتهای دیگر انجام نمی گرفت. یوسف کهن آخرین نماینده یهودیان در دوران پهلوی کمی پیش از انقلاب سال ۵۷ موفق شد دین را از شناسنامه های یهودیان حذف کند و شناسنامه آنان را با شناسنامه دیگر ایرانیان یکسان کند. یوسف کهن در خاطرات خود در بهار سال ۱۳۵۵ می نویسد: «اینک با نهایت مسرت به استحضار همکیشان می رساند که نخستین شناسنامه اصلاح شده که مستندا به بند ۵ از ماده ۳ قانون ثبت احوال ( پیشنهاد تقدیمی اینجانب به مجلس شورای ملی ) تصحیح و صادر گردیده در معرض دید همگان قرار می گیرد. »
با وجود این حذف شدن واژه کلیمی از شناسنامه یهودیان باز هم امروزه یهودیان ایران از واژه کلیمی برای نامیدن خود استفاده می کنند به طور مثال انجمن کلیمیان تهران.
گزارش تخلف یا اشتباه در معنیتا پیش از سده بیستم میلادی واژه کلیمی به ندرت در متون فارسی استفاده می شد. در بیشتر متون گذشته واژه یهودی یا جهود برای نامیدن یهودیان استفاده می شده است. ریشه واژه کلیمی از ریشه سامی ک - ل - م به معنی صحبت کردن است که از آیه ۴:۱۶۴ قرآن که در آن گفته می شود «و کلم الله موسی تکلیما» اخذ گردیده است. از این رو چون خدا با موسی به صورت رودرو صحبت کرد پیروان موسی کلیمی نامیده شدند. بر اساس لغت نامه دهخدا در گذشته واژه کلیمی برای یهودیان به صورت اختصاصی به کار نمی رفت و بلکه گاهی مسلمانان نیز کلیمی دانسته می شدند.
پس از تشکیل سازمان ثبت احوال ایران در سال ۱۹۲۴ میلادی، یهودیان اجبار یافتند که برای خود شناسنامه دریافت کنند که در این شناسنامه ها واژه کلیمی برای دین آنان ثبت شده بود. دلیل انتخاب واژه کلیمی به جای یهودی یا موسوی معلوم نیست. ممکن است دلیل این امر احساسات منفی مرتبط با واژه یهودی باشد. همچنین ممکن است واژه یهودی واژه منفی جهود را در ذهن تداعی کند در حالی که واژه کلیمی در آن زمان در بین مردم احساس منفی برنمی انگیخت.
ثبت دین کلیمی در شناسنامه یهودیان عملی بود که از نظر قانون اجبار نشده بود ولیکن مأموران سازمان ثبت احوال به صورت معمول این کار را انجام می دادند. این ثبت دین در مورد اقلیتهای دیگر انجام نمی گرفت. یوسف کهن آخرین نماینده یهودیان در دوران پهلوی کمی پیش از انقلاب سال ۵۷ موفق شد دین را از شناسنامه های یهودیان حذف کند و شناسنامه آنان را با شناسنامه دیگر ایرانیان یکسان کند. یوسف کهن در خاطرات خود در بهار سال ۱۳۵۵ می نویسد: «اینک با نهایت مسرت به استحضار همکیشان می رساند که نخستین شناسنامه اصلاح شده که مستندا به بند ۵ از ماده ۳ قانون ثبت احوال ( پیشنهاد تقدیمی اینجانب به مجلس شورای ملی ) تصحیح و صادر گردیده در معرض دید همگان قرار می گیرد. »
با وجود این حذف شدن واژه کلیمی از شناسنامه یهودیان باز هم امروزه یهودیان ایران از واژه کلیمی برای نامیدن خود استفاده می کنند به طور مثال انجمن کلیمیان تهران.
wiki: کلیمی
دانشنامه آزاد فارسی
رجوع شود به:یهود
wikijoo: کلیمی
فارسی به عربی
اسرائیلی , یهودی
پیشنهاد کاربران
کلیمی واژه ای است که برای اطلاق به یهودیان ایران مورد استفاده قرار می گیرد.
پیشینه
تا پیش از سده بیستم میلادی واژه کلیمی به ندرت در متون فارسی استفاده می شد. در بیشتر متون گذشته واژه یهودی یا جهود برای اطلاق به یهودیان استفاده می گردیده است. ریشه واژه کلیمی از ریشه سامی ک - ل - م به معنی صحبت کردن است که از آیه ۴:۱۶۴ قرآن که در آن گفته می شود �و کلم الله موسی تکلیما� اخذ گردیده است. از این رو چون خدا با موسی به صورت رودرو صحبت کرد پیروان موسی کلیمی نامیده شدند. بر اساس لغت نامه دهخدا در گذشته واژه کلیمی برای یهودیان به صورت اختصاصی به کار نمی رفت و بلکه گاهی مسلمانان نیز کلیمی دانسته می شدند.
پس از تشکیل سازمان ثبت احوال ایران در سال ۱۹۲۴ میلادی، یهودیان اجبار یافتند که برای خود شناسنامه دریافت کنند که در این شناسنامه ها واژه کلیمی برای دین آنان ثبت شده بود. دلیل انتخاب واژه کلیمی به جای یهودی یا موسوی معلوم نیست. ممکن است دلیل این امر احساسات منفی مرتبط با واژه یهودی باشد. همچنین ممکن است واژه یهودی واژه منفی جهود را در ذهن تداعی کند در حالی که واژه کلیمی در آن زمان در بین مردم احساس منفی برنمی انگیخت.
ثبت دین کلیمی در شناسنامه یهودیان عملی بود که از نظر قانون اجبار نشده بود ولیکن مأموران سازمان ثبت احوال به صورت معمول این کار را انجام می دادند. این ثبت دین در مورد اقلیتهای دیگر انجام نمی گرفت. یوسف کهن آخرین نماینده یهودیان در دوران پهلوی کمی پیش از انقلاب سال ۵۷ موفق شد دین را از شناسنامه های یهودیان حذف کند و شناسنامه آنان را با شناسنامه دیگر ایرانیان یکسان کند. یوسف کهن در خاطرات خود در بهار سال ۱۳۵۵ مینویسد :"اینک با نهایت مسرت به استحضار همکیشان میرساند که نخستین شناسنامه اصلاح شده که مستندا به بند ۵ از ماده ۳ قانون ثبت احوال ( پیشنهاد تقدیمی اینجانب به مجلس شورای ملی ) تصحیح و صادر گردیده در معرض دید همگان قرار میگیرد. "
با وجود این حذف شدن واژه کلیمی از شناسنامه یهودیان باز هم امروزه یهودیان ایران از واژه کلیمی برای اطلاق به خود استفاده می کنند به طور مثال انجمن کلیمیان تهران.
پیشینه
تا پیش از سده بیستم میلادی واژه کلیمی به ندرت در متون فارسی استفاده می شد. در بیشتر متون گذشته واژه یهودی یا جهود برای اطلاق به یهودیان استفاده می گردیده است. ریشه واژه کلیمی از ریشه سامی ک - ل - م به معنی صحبت کردن است که از آیه ۴:۱۶۴ قرآن که در آن گفته می شود �و کلم الله موسی تکلیما� اخذ گردیده است. از این رو چون خدا با موسی به صورت رودرو صحبت کرد پیروان موسی کلیمی نامیده شدند. بر اساس لغت نامه دهخدا در گذشته واژه کلیمی برای یهودیان به صورت اختصاصی به کار نمی رفت و بلکه گاهی مسلمانان نیز کلیمی دانسته می شدند.
پس از تشکیل سازمان ثبت احوال ایران در سال ۱۹۲۴ میلادی، یهودیان اجبار یافتند که برای خود شناسنامه دریافت کنند که در این شناسنامه ها واژه کلیمی برای دین آنان ثبت شده بود. دلیل انتخاب واژه کلیمی به جای یهودی یا موسوی معلوم نیست. ممکن است دلیل این امر احساسات منفی مرتبط با واژه یهودی باشد. همچنین ممکن است واژه یهودی واژه منفی جهود را در ذهن تداعی کند در حالی که واژه کلیمی در آن زمان در بین مردم احساس منفی برنمی انگیخت.
ثبت دین کلیمی در شناسنامه یهودیان عملی بود که از نظر قانون اجبار نشده بود ولیکن مأموران سازمان ثبت احوال به صورت معمول این کار را انجام می دادند. این ثبت دین در مورد اقلیتهای دیگر انجام نمی گرفت. یوسف کهن آخرین نماینده یهودیان در دوران پهلوی کمی پیش از انقلاب سال ۵۷ موفق شد دین را از شناسنامه های یهودیان حذف کند و شناسنامه آنان را با شناسنامه دیگر ایرانیان یکسان کند. یوسف کهن در خاطرات خود در بهار سال ۱۳۵۵ مینویسد :"اینک با نهایت مسرت به استحضار همکیشان میرساند که نخستین شناسنامه اصلاح شده که مستندا به بند ۵ از ماده ۳ قانون ثبت احوال ( پیشنهاد تقدیمی اینجانب به مجلس شورای ملی ) تصحیح و صادر گردیده در معرض دید همگان قرار میگیرد. "
با وجود این حذف شدن واژه کلیمی از شناسنامه یهودیان باز هم امروزه یهودیان ایران از واژه کلیمی برای اطلاق به خود استفاده می کنند به طور مثال انجمن کلیمیان تهران.