کلاسیک
/kelAsik/
مترادف کلاسیک: درسی، کلاسی، قدیمی، کهن
برابر پارسی: دیرینه
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. ویژگی آثار ادبی و هنری دوران های گذشته: ادبیات کلاسیک.
۳. ویژگی هر آن چه به مدرسه و دانشگاه مربوط است، درسی.
مترادف ها
باستانی، کلاسیک، مطابق بهترین نمونه، پیرو سبک های باستانی، ردهای، وابسته به ادبیات باستانی
باستانی، کلاسیک، مطابق بهترین نمونه، پیرو سبک های باستانی، ردهای، وابسته به ادبیات باستانی
فارسی به عربی
کلاسیکی
پیشنهاد کاربران
به معنای نمونه ی اولیه هم معنی میده
کلاسیک در جامعه شناسی یعنی جدید، معنی این لغت در علوم مختلف باهم فرق میکند
آموزیک= کلاسیک= گاسونیک، گاسونی
دیرینه= کلاسیک= باستانی، کهن
درسی= کلاسی
درسیک= کلاسیک
برگرفته از فرهنگ نامه ( ( چیلو ) ) .
اسل شناسی واژگان فارسی از ( ( زبان روزمره ) ) و ( ( زبان سازی دیرینه و نو ) ) .
... [مشاهده متن کامل]
نویسنده :
#مسعودلشکر نجم آبادی امیرمسعودمسعودی
#آسانیک گری
#چیلو
#chilloo
#asaniqism
#امیرمسعودمسعودی
# آسانیکا
#asaniq
# Taksoo
#مهدی - اباسلط
#فرشید - سرباز - وتن - رشید
#ضیا - همایون
راهنمای بهره برداری و اسفایده.
ساختار نوشته شدن برابری واژه ها :
اسل= ساختگی= اسل های دیگر
دیرینه= کلاسیک= باستانی، کهن
درسی= کلاسی
درسیک= کلاسیک
برگرفته از فرهنگ نامه ( ( چیلو ) ) .
اسل شناسی واژگان فارسی از ( ( زبان روزمره ) ) و ( ( زبان سازی دیرینه و نو ) ) .
... [مشاهده متن کامل]
نویسنده :
#مسعودلشکر نجم آبادی امیرمسعودمسعودی
#آسانیک گری
#چیلو
#امیرمسعودمسعودی
# آسانیکا
#مهدی - اباسلط
#فرشید - سرباز - وتن - رشید
#ضیا - همایون
راهنمای بهره برداری و اسفایده.
ساختار نوشته شدن برابری واژه ها :
اسل= ساختگی= اسل های دیگر
آموزیک= کلاسیک/ دیرینه
برگرفته از فرهنگ نامه ( ( چیلو ) ) .
اسل شناسی واژگان فارسی از ( ( زبان روزمره ) ) .
نویسنده: امیرمسعودمسعودی مسعودلشکر نجم آبادی
#آسانیک گری
برگرفته از فرهنگ نامه ( ( چیلو ) ) .
اسل شناسی واژگان فارسی از ( ( زبان روزمره ) ) .
نویسنده: امیرمسعودمسعودی مسعودلشکر نجم آبادی
#آسانیک گری
قدیمی
کلاسیک یعنی قدیمی
بعنوان اسم و صفت کاربرد دارد و معانی گوناگونی می تواند داشته باشد:
1 ) سبکی از موسیقی یا فیلم سازی
2 ) جذاب، ساده و سنتی
3 ) مرتبط یا تحت تاثیر از فرهنگ یونان و روم باستان
4 ) نمونه ی برجسته، مطابق ِ بهترین نمونه، نوعی
1 ) سبکی از موسیقی یا فیلم سازی
2 ) جذاب، ساده و سنتی
3 ) مرتبط یا تحت تاثیر از فرهنگ یونان و روم باستان
4 ) نمونه ی برجسته، مطابق ِ بهترین نمونه، نوعی
کلاسیک
بنای یا اثری که براساس قواعد و روش های قدیم و سنتی بوجود آمده ولی همچنان ارزش خود در طول زمان حفظ کرده و مخالف آن نی شود کلمه" مدرن"
اثری یا بنای یا هر چیزی دیگر که براساس اصول و قواعد قدیم ساخته شده باشد که مخالف آن میشود کلمه "مدرن" .
قدیمیتر، چیزی که شیک و با کلاس و قدیمی هست
کلاسیک یعنی قدیمی، سنتی
دوران فراگیر اولیه هر اثر یا تکنولوژی
قدیمی
هر پدیده ای که نه چیزی کم دارد نه چیزی زیاد، کلاسیک است.
هر اثار قدیمی چه از علمی هنری تار یخی نقاشی هر کشور که با ارزش ومندگار باشد
هر نوع آثار هنری ماندگار و فرای زمان خود، اعم از معماری، نقاشی، موسیقی، ادبیات، در محدوده جغرافیائی خود�کشور�حتی طرح لباس، یا نوع غذائی که منتسب به ملت یا کشوری باشد.
کلاسیک. .
قدیمی تاریخی که در زمان حال جهانی یا کشوری و . . باشد
قدیمی تاریخی که در زمان حال جهانی یا کشوری و . . باشد
گاسونیک ، گاسونی.
قدیمی . باستانی
قدیمی و بسیار پر ارزش، دارای ارزش تاریخی - ادبی, اثری که می توان از آن به عنوان نمونه استفاده کرد.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)