کس کس
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
کَس کَس: به معنای تلاقی همزمان و ناگهانی کارها با یکدیگر است. وقتی ناخواسته چند حادثه به یکباره اتفاق می افتد و فرصت تصمیم گیری محدود است به کنایه می گویند؛ همه چیز �کَس کَس� خورده است.
کُسکُس: مانند سمبوسه با شکر یا بدون شکر فقط در مصر به این اسم متداول است.