کر کردن


معنی انگلیسی:
to deafen, to deaden or stun (as a sound)

لغت نامه دهخدا

کر کردن. [ ک َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) اصمام. ( ترجمان القرآن ) ( تاج المصادر ). صَخ . ( تاج المصادر ) :
بانگ زله کر خواهد کرد گوش
هیچ ناساید به گرما از خروش.
رودکی.
ای امتی که ملعون دجال کر کرد
گوش شما ز بس چَلَب و گونه گون شغب.
ناصرخسرو.
خاموش تو که گوش خرد کر کرد
بر زیر و بم ز حنجره مؤذنش.
ناصرخسرو.

کر کردن.[ ک ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول مردم گیلان ، کره کردن. بچه های بسیار تولید کردن. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) بچه های بسیار تولید کردن .
اصمام . صخ

مترادف ها

deafen (فعل)
کر شدن، کر کردن

پیشنهاد کاربران

کر کردن:از صدا انداختن، بی صدا کردن.
نمونه:صدای درای اشتران را قربان بلوچ، کر کرده بود. ( کلیدر، ج۶، ص۱۶۶۶ )
محمدجعفر نقوی
deafen
کر شدن، کر کردن،
( مجازی - از شدت صدا ) گوش کسی را کر کردن
e. g. we are being deafened by the neighbor's radio
رادیوی همسایه گوش ما را کر می کند.

بپرس