98 1537 100 1 کراهت/kerAhat/مترادف کراهت: آریغ، اکراه، بیزاری، رمیدگی، کینه، ناپسندی، ناخوشایندی، نفرتمتضاد کراهت: رغبتبرابر پارسی: ناپسندی، زشتی، بیزاری معنی کراهت در لغت نامه دهخدا کراهت. [ ک َ هََ ] (ع اِمص ) کراهة. نفرت. ناپسندی. بی میلی. (ناظم الاطباء). ناخواهانی. بیزاری. تنفر. اشمئزاز. ناخوشی. (یادداشت مؤلف ). ناخوشایندی : ملک نوح از سر کراهت برخاست و ناصرالدین آن بشارت به ابوعلی نوشت که مراد حاصل شد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 107).هر کراهت در دل مرد بهی چون درآید ز آفتی نبود تهی.مولوی.- به کراهت ؛به اکراه. به زور. به ناخوشی. به استکراه. (یادداشت مؤلف ). به اجبار. از روی نفرت. با بی میلی و بی اختیاری. (از ناظم الاطباء) : نظر نکنند الا به کراهت. (گلستان ).- کراهت در سمع ؛ ناخوش آمدن کلمه است در گوش و آن بر اثر رعایت نکردن حسن ترکیب اصوات در کلمه است. (فرهنگ فارسی معین ).کراهة. [ ک َ هََ ] (ع اِ) زمین درشت سخت. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || سختی. یقال : لقیت دونه کراهة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).کراهة. [ ک َ هََ ] (ع مص ) ناپسند داشتن چیزی را. (منتهی الارب ). دوست نداشتن. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). کَره یا کُره. کَراهیة. مَکرَهة یا مَکرُهة. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || ناپسند گردیدن. یقال : ما کان کریهاً فکره. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). قبیح شدن. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || دشوار داشتن. (دهار). دشخوار داشتن. (تاج المصادر بیهقی ).کراهیت را بخوانید. معنی کراهت به فارسی کراهتناپسندداشتن، ناخوش داشتن، ناراضی بودن۱ - ( مصدر ) ناپسند داشتن چیزی را مکروه داشتن . ۲ - ( اسم ) نا خوشایند ی . یا کراهت در سمع . نا خوش آمدن کلمه است در گوش و آن بر اثر رعایت نکردن حسن ترکیب اصوات در کلمه است . کراهت آور( صفت ) آنچه تولید کراهت کند نفرت آور نفرت انگیز . کراهت داشتناستکراه . نفرت داشتن کراهت اور را بخوانید. معنی کراهت در فرهنگ معین کراهت (کَ هَ) [ ع . کراهة ] (اِمص .) بی میلی ، نفرت . کراهت داشتن ( ~ . تَ) [ ع - فا. ] (مص م .) نفرت داشتن ، ناپسند بودن . معنی کراهت در فرهنگ فارسی عمید کراهت۱. ناپسند داشتن، ناخوش داشتن، ناراضی بودن.۲. زشتی.۳. (فقه) اولی بودن ترک عملی در حالی که انجام آن هم منع نشده. کراهت در دانشنامه اسلامی کراهتکَراهت به فتح کاف یکی از احکام خمسه تکلیفی می باشد. به موجب این حکم، انسان می تواند فعل مورد نظر شارع را انجام دهد بدون این که کیفر شود ولی اگر آن را انجام ندهد، پاداش می یابد.در تعریف آن چنین گفته اند: «الکراهۀ شرعا کون الفعل بحیث یکون ترکه أولی مع عدم المنع من الفعل» یعنی کراهت بودن فعل است به نحوی که ترک آن أُولی باشد با عدم منع از فعل. و چنین فعلی را مکروه می گویند. اقسام کراهتدر کتاب تعریفات می نویسد: مکروه فعلی است که راجح الترک باشد.پس اگر به حرام نزدیک تر باشد کراهت تحریمیه و اگر به حلال نزدیکتر باشد، کراهت تنزیهیه نامیده می شود و فعل آن بدون عقاب است. کراهت (اصول)کراهت به طلب غیر اکید مولا به ترک فعل دارای مفسده غیر ملزمه اطلاق می شود.کراهت، نوعی از احکام ترخیصی است و به معنای بعث (برانگیختن) و طلب غیر اکید مولا به ترک فعلی است که دارای مفسده غیر ملزمه می باشد؛ به بیان دیگر، مولا مکلف را از انجام فعل، منع غیر اکید نموده است، به گونه ای که با اذن در فعل منافات ندارد؛ بنابراین، ترک مکروه ، مطلوب و دارای مصلحت و ثواب است، ولی انجام آن حرام نیست. دوران بین حرمت و کراهتدوران بین حرمت و کراهت به معنی تردید در دلالت نهی بر حرمت یا کراهت است.دوران بین حرمت و کراهت، از مصادیق شبهه تحریمی است که در آن مکلف شک می کند آیا حکم تکلیفی او حرمت است یا کراهت؛ برای مثال، نصی از شارع رسیده که " لا تصلّ فی الحمام " و مکلف شک می کند آیا خواندن نماز در حمام حرام است یا مکروه.حکم دوران بین حرمت و کراهتدوران بین حرمت و کراهت از موارد شبهه حکمی تحریمی است که اخباری ها و اصولی ها در آن اختلاف دارند؛ اخباری ها اعتقاد دارند در این مورد به اصل احتیاط شرعی عمل می شود؛ یعنی باید بنا را بر حرمت گذاشت، ولی اصولی ها معتقدند در شبهات بدوی به اصل برائت عمل می شود؛ یعنی باید بنا را بر کراهت و جواز ترک گذاشت. ... کراهت در سمع را بخوانید. کراهت در دانشنامه آزاد پارسی رجوع شود به:احکام پنج گانه شرعی کراهت در جدول کلمات کراهتنفرت دنباله معنی کراهت در جدول معنی کراهت به انگلیسی abomination (اسم)بیزاری ، عمل شنیع ، نفرت ، زشتی ، پلیدی ، کراهت ، نجاست معنی کلمه کراهت به عربی کراهتفضاعة ، إحْنة کراهت اورمقرف کراهت را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران Bardiya Tehrani نفرت_ناپسندی حمیدرضا دادگر_فریمان آریغ، اکراه، بیزاری، رمیدگی، کینه، ناپسندی، ناخوشایندی، نفرت معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها learner > boarding مهدی > whipping cream Dark Light > annihilate انیتا > چوخ mary > Island فاطمه عبدی > on the books Farhood > look up Farhood > run through نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته محمدرضا ایوبی صانعرهگذرپارسا حیدری Dark Light FarhoodA.C.Eحمیدرضا دادگر_فریمانsamir_8203 فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته قوی رایی binoculars ناپذیر رزمندگان تحسین آمیز shet همی دار نام کره ای