لغت نامه دهخدا
چپو. [ چ َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان چهاردولی بخش مرکزی شهرستان مراغه که در 82هزارگزی جنوب خاوری مراغه و 24/5هزارگزی خاور شوسه شاهین دژ به میاندوآب واقع شده. کوهستانی و معتدل است و 78 تن سکنه دارد. آبش از چشمه. محصولش غلات ، شغل اهالی گله داری و بافتن جاجیم وراهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
واژه نامه بختیاریکا
( چَپَو ) چپاول
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
چپو کلمه ای تورکی است که از فعل چاپماق به معنی تاختن گرفته شده ریشه آن چاپ بوده وقتی پسوند او بدان اضافه می شود به شکل چاپوو و به معنی غارت در می اید لازم به ذکر است در قدیم اکثر غارتها با اسب بوده و به
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
همین دلیل تاختن معادل غارت بوده و به همین شکل و معنی وارد فارسی شده است کلماتی مثل چاپار چابک چپاول چاپ کتاب چاپوچی از همین ریشه هستند
چِپُو:[اصطلاح صید ]تُلمبه ای دستی که حهت کشیدن آبهای زاید لنج ، از آن استفاده می شود.