caulk (فعل)
مسدود کردن ، بتونهگیری کردن ، زیرپوش سازی کردن ، درز گرفتن ، اب بندی کردن ، نعل زدن ، بتونه کاری کردن ، شکاف و سوراخ چیزی را گرفتن ، چرت زدن
catnap (فعل)
چرت زدن
snooze (فعل)
چرت زدن ، بیهوده وقت گذراندن
nap (فعل)
چرت زدن ، غنودن
doze (فعل)
چرت زدن
slumber (فعل)
چرت زدن ، غنودن
dawdle (فعل)
چرت زدن ، بیهوده وقت گذراندن
drowse (فعل)
چرت زدن ، خواب الود کردن ، کند شدن