پیک
ورق های بازی که خالهای آن بشکل سرنیزه یاگلابی است، قاصد، چاپار، نامه بر
( اسم ) ورق قمار که بر آن صورتی چو سر نیزه است و بهمان مناسبت آنرا بدین نام خوانند سیاه خال خال سیاه بدین نام خوانند سیاه خال ده لوی پیک .
ورق قمار که بر آن صورتی چون سرنیزه است
[ گویش مازنی ] /pik/ توخالی – پوک & شش – جگرسفید - رنگ سفید مایل به خاکستری
جبرئیل
[courier baggage] [حمل ونقل هوایی] مرسوله یا مرسوله های تحویلی فرستنده یا فرستندگان کالا که به صورت توشۀ مسافرِ پیک (courier passenger) در هواپیما حمل می شود و مشمول شرایط حمل بار برای مسافران عادی است
( اسم ) حکایت صوت عطسه های پیاپی زکام زده پیک و پیک. یا پیک پیک عطسه کردن . عطسه های پیاپی خرد آواز کردن .
[ گویش مازنی ] /pik pik/ آرام آرام - صوتی برای فراخواندن پرندگان
( اسم ) پست خانه چارپار خانه .
پستخانه
نام خانواده ای که در ایتالیا عمارت داشتند
کنایه از ماه است که قمر باشد
کنایه از عزرائیل است
ماه ماه که کنایه از قمر باشد
برید مرتب پیک باراتبه دائم نه موقت
( اسم ) غذا خوردن و گردش دسته جمعی که هر فرد سهم خود را می پردازد دانگی .
کنایه از ابر است
...