پرسپکتیو

/perspektiv/

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- منظره منظر چشم انداز دور نما . ۲- علم مناظر و مرایا .

فرهنگ معین

(پِ پِ ) [ فر. ] (اِ. ) ۱ - منظره ، دورنما. ۲ - رسم تصاویر سه بُعدی اشیا و مناظر بر روی صفحه .

فرهنگ عمید

۱. تصویر فضایی یا سه بعدی یک شیء، ساختمان، یا منظره.
۲. تکنیک هایی که به کمک آن می توان با بهره گیری از قوانین دیدگانی و مهندسی از مناظر و اشیای سه بعدی، تصاویری رسم کرد که بزرگی، کوچکی، دوری، و نزدیکی هر جزء در آن به خوبی نشان داده شده است.
۳. چشم انداز، منظره.

دانشنامه آزاد فارسی

جدول کلمات

دورنما

پیشنهاد کاربران

نوعی نقاشی سه بعدی که روی صفحه دو بعدی به نمایش گذاشته میشه
عمق نمایی
یعنی نشان دادن حجم اشیا بازوایای مختلف چ دور چ نزدیک
ژرف نگار
پرسپکتیو : دوری و نزد یکی اشیاء - نمایش اشیاء در نقاشی به همان شکلی که چشم آنها را می ببیند، مانند مناظر ( اصطلاح نقاشی )
اندازه های مناسبکوچک وبزرگی حجم نقاشی نسبت به نقطه زاویه دید نقاش
به لحاظ لغوی به معنای تصاویر سه بعدی وفضایی مانند:نقشه های ایزومتری، مهندسی ، ساختمانی و. . . می باشد
اما در علم مدیریت به عنوان زاویه و افق دید ، دیدگاه وبرداشت فرد یا افراد از موضوع خاصی می باشد
تفکر شفاف سه بعدی
بیشتر به معنی عمق دادن به کار میره مثل 3D کردن اشیا یا می تونه تو نقاشی باشه یا می تونه با گرفتن از دوبین های دوگانه گوشی باشه. . . موفق باشید
دورنما
دیدن یا رسم کر دن هر چیزی که دارای طول . عرض، ارتفاع یا به عبا رتی دارای حجم باشد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس