وضعیت
(اسم) ۱- آنچه ازچیزی کم کنند و فرو افکنند. ۲ - بهای کم کرده . ۳ - فهرست یا صورت مالیاتی .
[position] [پزشکی، موسیقی] [پزشکی] نحوۀ قرار گرفتن نقطۀ مشخصی از نمای جنین نسبت به نقطۀ معین در سمت چپ یا راست لگن مادر
[موسیقی] 1. محل قرار گرفتن دست چپ بر روی دستۀ سازهای زهی 2. نحوۀ قرار گرفتن صداهای مختلف یک آکورد ازنظر دوری و نزدیکی به هم 3. محل قرار گرفت...
[situation awareness] [علوم نظامی] آگاهی از وضعیت نیروی خودی در برابر تهدید در شرایط راهکنشی
[global situation awareness] [علوم نظامی] آگاهی از فعالیت ها و اقدامات و عملیات و نحوۀ استقرار تجهیزات و سلاح ها و امکانات نیروهای خودی و دشمن در نقاط مختلف جهان
[space situation awareness] [علوم نظامی] آگاهی از فعالیت ها و تجهیزات و محیط که طراحان و فرماندهان و مجریان عملیات را در اتخاذ راهکارهای مورد نیاز توانمند می سازد
[shared situation awareness] [علوم نظامی] آگاهی از وضعیت میدان نبرد و موقعیت عملیاتی و تجهیزات و سلاح ها و آرایش نیروهای خودی و دشمن که بین نیروها و سازمان های خودی به اشتراک گذاشته می شود
[weapon readiness state] [علوم نظامی] درجۀ آمادگی سلاح های پدافند هوایی به طوری که برای اجرای وظیفۀ تعیین شده قابل پرتاب باشند
[mixed position] [موسیقی] وضعیتی از آکورد که فاصلۀ میان بخش های «تِنور و آلتو» و «آلتو و سوپرانو» ترکیبی از وضعیت باز و بسته باشد
[contingency] [علوم نظامی] وضعیت فوق العاده ...