وروجک

/vurujak/

معنی انگلیسی:
unruly

لغت نامه دهخدا

وروجک. [ وُ ج َ ] ( ص ) بسیار محیل و تخس ( به کودکان اطلاق شود ). ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به وروروجک شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) بسیار محیل و تخس بکودکان اطلاق شود ). ورود : ۱ - ( مصدر ) در آمدن داخل شدن . ۲ - ( اسم ) دخول . یا به ورود. همینکه رسید برسیدن به آمدن همینکه آمد تارسید لدی الورود

فرهنگ معین

(جَ ) (اِ. ) (عا. ) صفتی است برای کودکان ، بازی گوش ، شیطان .

پیشنهاد کاربران

وُروجَک ؛ مرتبط با اصطلاح وَرجه وُرجه کردن
فلسفه ی ایجاد و پیدایش این کلیدواژه در پهنه ی واژگان و دریای لغات از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات در متن زیر تحلیل و تبیین شده است ؛
ویلچر ؛ wheelchair صندلی چرخدار
...
[مشاهده متن کامل]

حالا اگر بخواهیم فلسفه ی ایجاد این کلیدواژه را از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات بررسی کنیم تا ببینیم کلمه ی ویلچر از چه سرچشمه ای جاری شده و به چه کلمات دیگری از طریق مصدر این کلمه خواهد رسید بدینصورت قابل تبیین خواهد شد ؛
ویلچر ؛ حرف ( و ) در ساختمان این کلمه در قانون قلب ها و منقلب شدن حروف به سمت حروف دیگر جهت ایجاد کلمات جدید برای موقعیت های کاربردی مختلف به دلیل نزدیکی و
محل مشترک صدور آوا قابل تبدیل به حرف ( ف ) می باشد و با ریخت فیلچر و فیلجر جهت استفاده برای افراد اِفلیج یا فلج دارای کاربری در مکالمات روزمره می باشد.
اِفلیج ، فلج ؛ مفهوم نهفته در صندوقچه ی اسرارآمیز این کلیدواژه به معنی چپ و راست شده یا زیگ زاگ شده می باشد.
ویلچر ؛ در ساختمان این کلمه از طریق قانون قلب ها و منقلب شدن حروف به سمت حروف دیگر، حرف ( ل ) که نماد یک حرکت و جریان مستمر که دارای انرژی و نیرو و قدرت و توانایی باشد قابل تبدیل به حرف ( ر ) می باشد.
روند تغییر شکل ساختمان کلمه ی ویلچر در آبراه سیال حروف از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات بدینصورت قابل مشاهده می شود ؛
( فلج ، اِفلیج ، اِوْلیج ، ویلچر ، ویرچر ، ویراج ، وِرّاج ، ویراچ ، ویراژ ، وِرچه ، فرچه )
ویراژ ؛ اصطلاح ویراژ دادن به حرکات زیگ زاگ یا فرار گونه که به چپ و راست و جلو عقب باشد گفته می شود.
اصطلاح وروجک به بچه ای گفته می شود که دائما در حال وَرجه وورجه کردن باشد.
اصطلاح وَرجه وورجه کردن در مکالمات روزمره نیز یعنی بچه ای که دائماً در حال حرکت کردن به چپ و راست باشد.
اصطلاح وِرّاجی کردن مرتبط با مفهوم کلمه ی وروجک و وَرجه وورجه کردن به حالتی از مکالمه گفته می شود که شخص روی ردیف و روی موضوع حرف نمی زند و دائماً از یک شاخه به شاخه ی دیگر می پرد و سخنان پراکنده می گوید.
کلمه ی فِرچه در قالیشویی نیز از جهت حرکت چپ و راست یا زیک زاک که با آن جهت شستشو انجام می شود گفته می شود.
و نهایتاً با توجه به تفسیر و تحلیلی که از کلمه ی ویلچر از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات شد کلمه ی ویلچر با ریخت ویرچِر و ویرژِر به معنی ویراژ دهنده و ابزاری که توسط آن، افراد اِفلیج قادر به ویراژ دادن شوند می باشد.

الپر
جِلَب جنس
" "Frolic
Came from Dutch; Origin: "vroolijk"
to play in an active happy way:
Lambs frolicked in the next field.
وروجک بودن، ورجه وورجه کردن
devilish
از ریشه ور جستن است یعنی ور جهنده کوچک
وروجک: [در تداول عامه ]:صفتی است برای کودکان ، بازی گوش ، شیطان . بسیار محیل و تخس بکودکان اطلاق شود )
( ( "سر خودت شیره نمال هنور عاشق اسفندیاری و منتظر برگشتنش از آن سر دنیا بزک نمیر بهار می یاد . تلفنت را بده ببینم این وروجک رسید منزل یا نه . ) )
...
[مشاهده متن کامل]

( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 25. ) )

سلام. وروجک ریشه ندارد. کلمات عامیانه و مرسوم در بین عامه مردم است مثل ورجه وورجه.
وروجک من به داداشم میگم بازیگوشه و شیطون ولی مهربون کلمه وروجک همه دوست دارن چون یاد عزیزاشون که شخص شیطونی هست میوفتن اونم به من میگه بروجک و من خیلی خوشحال میشم به خواهر برادرهاتون مثل ما رفتار کنید من القاب خیلی زیادی بهش دادم مثل وروجک شیطونک خوشحال میشم استفاده برده باشید از حرفام
احتمالا ریشه در � ورراج �بودن دارد. پر حرف ، شیطون و فضول
آتیشپاره، ورپریده، شیطون بلا
وِزِّه، آتیشپاره، ورپریده!
ریشه واژه از گریختن می آید که در اوستا به اینگونه هست:
ویرِچ، ویرِک ( wirēxt )
وی ( هی ) : بِسوی، بِسمت، بِطرف
رَئک: دور شدن، فاصله گرفتن، جدا شدن
معنی: کسی که دور میشه یا کسی که در جای خودش بند نیست و هی وُول میخوره
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)