واقع بین

/vAqe~bin/

برابر پارسی: درست بین، روشن بین

معنی انگلیسی:
realist, actualist, realistic, down-to-earth, pragmatist, actuallst

لغت نامه دهخدا

واقعبین. [ ق ِ ] ( نف مرکب ) حقیقت بین. رجوع به واقع شود.

فرهنگ فارسی

(صفت ) ۱ - آنکه حقیقت واقع را بیند. ۲ - طرفدار مسلک واقع بینی ر آلیست

فرهنگ عمید

آن که حقیقت امر را می نگرد.

مترادف ها

pragmatics (اسم)
واقع بین، کاربست، فلسفه واقع بینی واقعیت گرایی

realist (اسم)
واقع بین، تحقق گرای

pragmatic (صفت)
عملی، کاربسته، واقع بین

down-to-earth (صفت)
واقعی، واقع بین

realistic (صفت)
واقع بین، تحقق گرای، راستین گرای

فارسی به عربی

واقعی

پیشنهاد کاربران

سنجیده نگر، سنجیده بین
هیچ حکومتی حاضر نمیشه کشور خودرا فدای اسلام کند؛
ودر واقع همیشه اسلام را فدای کشور ومنافع حکومتی میشه.
همینطور در آمد ارزی واستخراج نفط وگاز ومعادن بر حفظ طبیعت وآب وهوا وجنگل . . . ارجحیّتی نخست واختصاصی دارد.
= تعارض منافع.
درست بین، ، ، روشن بین
رئالیست

بپرس