هوشمندی. [ م َ ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی هوشمند. ذکاء. ذکاوت. فطانت : جوانان ورا پاسخ آراستنددل هوشمندی بپیراستند.فردوسی.بالای سرش ز هوشمندی میتافت ستاره بلندی.سعدی.