نیچه
فردریک ویلهلم نیچه ( ۱۹٠٠ - ۱۸۴۴م .) فیلسوف آلمانی . در دانشگاه بن و لاپزیگ تحصیل کرد و همانجا با نوشته های شوپنهار آشنا شد. در ۱۸۶۹ در دانشگاه بال به استادی فلسفه کلاسیک رسید و تا ۱۸۷۹ در این سمت باقی بود. در بال نخست از لحاظ هنری و فلسفه طرفدار واگنر بود سپس به مخالفت با وی و فلسفه شوپنهار برخاست . در ۱۸۸۹ تعادل فکری خویش را از دست داد و یازده سال بقیه عمرش را در حالت جنون گذراند . همه ادیان جهان را نفی و رد کرد و اصول اخلاقی دنیای قدیم را با آوردن اندیشه [ ابر مرد ] محکوم ساخت . [ ابر مرد ] فلسفه نیچه زاده اراده انسان و بالاتر از همه ارزشها و خوب و بدهاست . اساس فلسفه نیچه در کتاب [ چنین گفت زرتشت ] او آمده است. از آثار دیگر او است : [ پیدایش تراژدی ] ( ۱۸۷۲ ) [ ورای خوب و بد ] ( ۱۸۸۶ ).
مصغرنی، نایچه، نایژه، نی کوچک
(اسم) ۱ - نی کوچک . یا نیچ. عیاری . نیچه ایست که عیاران داشتند و داروی بیهوشی در آن داخل میکردند و چون میخواستند کسی را بیهوش کنند آنگاه که وی خفته بود سرنیچه را برابر بینی او نگاه میداشتند و پف میکردند و او بلافاصله بیهوش میشد : (( نی که از شور نوایش عالمی بی دست و پاست نیچ. عیاری بیهوش داروی نواست . )) ( سعیداشرف . بها. فرنظا. ) ۲ - آلتی است برای تقطیر . یا عرق نیچه . نوعی مشروب مرغوب که آنرا بوسیل. نیچه تقطیر کنند. توضیح در کرمان عرق نعناع - بیدمشک پودنه و غیره را که بوسیل. نیچه استخراج شود عرق نیچه گویند
[ گویش مازنی ] /nichche/ نی قلیان
آنکه نیچه می سازد و نی پیچ درست می کند .
شغل نیچه بند