نیلی
(صفت ) منسوب به نیل ۱ - ( صفت ) هر چیز برنگ نیل و کبود : (( در جبه. کعبه کعبه آرا نیلی زده دفع چشم بدر . )) (( نیلی کلفی بر او کشیدی از چشم بدان بیارمیدی . )) (وال. هروی در وصف حجر الاسود فرنظا. ) ۲- (اسم) نوعی آبی که بتیرگی گراییده باشد
( اسم ) ۱ - دریایی کبود رنگ و نیلی . ۲ - آسمان .
( اسم ) ۱ - پرده ای برنگ نیلی و کبود . ۲ - آسمان .
( اسم ) ۱ - طاس نیلی رنگ . ۲ - آسمان : (( حاصل از چشم عدوی تو و اشعار من است جلمه آب که در این نیلی پنگان دیدم . ) ( رضی نیشابوری . آنند.. پنگان )
(اسم) ۱ - حقه و جعبه ای کوچک برنگ نیلی و کبود . ۲ - آسمان .
(اسم) ۱ - دایره ای که برنگ نیلی و کبود کشیده باشند . ۲ - آسمان .
( اسم ) ۱ - دایره هایی که برنگ نیلی و کبود کشیده باشند . ۲ - آسمانها .
[Eucalyptus globulus, blue gum, Tasmanian bluegum] [گیاهان دارویی] گونه ای اکالیپتوس درختی به ارتفاع بیش از 60 متر در رویشگاه های طبیعی و با شاخه های جوان و برگ های سفید نقره ای، برگ های جوان آن متقابل به طول 5/7 تا 15 سانتی متر و به عرض 3 تا 6 سانتی متر و قلبی ـ تخم مرغی اند و برگ های مسن آن متناوب ...
کنایه از آسمان است . یا ابر سیاه .
چادر نیلگون . چادر کحلی . آسمان .
بنابر حدیث عبدالله از عبدالل ...