نعره
یکبارفریادزدن، فریاد، بانگ بلند، نعرات جمع
۱ - (مصدر) یک بار فریاد کردن . ۲ - آوازی که از بیتی بر آرند . ۳ - فریاد و فغان ببانگ بلند جمع : نعرات . یا نعره برداشتن . فریاد کردن: و یکی از خراسانیان بی اختیار نعره تنکیر برداشت و باو از بلند بر خاتم پیغمبران ...صلوات فرستاد.
بانگ بر آمدن ٠ فریاد و غوغا برخاستن ٠
غریو کشیدن ٠ بانگ زدن ٠ فریاد کشیدن ٠
نعره کشیدن ٠ بانگ زدن ٠
نعره بر آمدن ٠ غریو و فغان برخاستن ٠
غریو کردن ٠ فریاد و فغان کردن ٠
(مصدر) فریاد و فغان کردن ببانگ بلند : دور مرو سفر مجو پیش توست ماه تو نعره مزن که زیر لب می شنود ز تو دعا. ( دیوان کبیر.۳۵:۱ )
(صفت) آنکه ببانگ بلند فریاد زند جمع: نعره زنان .
۱ - ( صفت ) جمع نعره زن . ۲ - در حال نعره زدن : ( قطران ) ... نعره زنان و اشتلم کنان اسب می تاخت ...
ندا و آن نصف میل است و میل ثلث فرسنگ است پس نعره وار شش یک فرسنگ باشد ٠
نعره زدن
( مصدر ) نعره زدن .
نعره زنان ٠ خروشان و غریوان ٠