ناصر خسرو قبادیانی (۳۹۴-۴۸۱ق) متکلم، شاعر، نویسنده و جهانگرد بزرگ قرن پنجم که مذهب
اسماعیلی داشت. وی از جوانی به تحصیل علوم پرداخت و به دربار غزنویان و سپس به دربار
سلجوقیان راه یافت. در سال ۴۳۷ق به جهت خوابی که دید، کارهای دولتی را رها کرد و به سفر
حج رفت. در این سفر به
مصر رفت. چندسالی در این کشور ماند و با پیوستن به فرقهٔ اسماعیلیه به تبلیغ عقاید آنان پرداخت. حاکمان
سلجوقی در صدد کشتن وی برآمدند، پس به ناچار به بدخشان فرار کرد. سرانجام در سال ۴۸۱ق در روستای یمگان در ولایت بدخشان
افغانستان وفات یافت. از آثارمهم او می توان به سفرنامه و دیوان اشعار اشاره کرد. وی به
پیامبر و
اهل بیت ارادتی خاص داشت؛ لذا در آثارش نمود فراوان دارد. در دیوان این شاعر بیش از ۶۰ مضمون و اندرز که ترجمه و یا برگرفته از سخنان
امیرالمؤمنین است، یافت می شود.
ناصرخسرو قبادیانی در سال ۳۹۴ق در روستای قبادیان
بلخ متولد شد. از آغاز جوانی به تحصیل علوم پرداخت و به دربار غزنویان و سپس به دربار سلجوقیان راه یافت. در سال ۴۳۷ق خوابی دید که باعث شد کارهای دولتی را رها کند و به سفر حج برود. در این سفر وقتی به مصر رسید، چندسالی در آنجا ماند. و عقاید فرقهٔ
اسماعیلیهرا پذیرفت واز دانشمندان آنان به حساب آمد. لذا تبلیغ عقاید اسماعیلیه را شروع کرد که سلجوقیان در صدد کشتن وی برآمدند؛ پس به ناچار به بدخشان فرار کرد. در این رابطه درباره وی داستان ها وافسانه هایی ساخته اند. وی در سال ۴۸۱ق در روستای یمگان در ولایت بدخشان افغانستان وفات یافت.
شهرت ناصرخسرو در بین مردم به شعر است. ولی ناصر پیش از آن که شاعر باشد، متکلم است. وی به اهل بیت ارادت داشت. در آثارش به ویژه در دیوان شعرش این علاقه زیاد دیده می شود. ناصرخسرو در کتاب
جامعُ الحِکمَتَین که در اواخر عمرش آن را نوشته، به اثبات وجود وصی برای
پیامبر(ص) می پردازد و شرافت هر دو را ذکر می کند و این گونه نتیجه می گیرد: «وصایتی که در
غدیر خم به همگان اعلان شد در فرزندان
امام علی جاری است.»
وی در تفسیرحدیث سفینه می نویسد:«کشتی نوح چوب نیست؛ بل اهل بیت رسول است و نیز
طوفان نوح آب نیست؛ بل جهل و ضلالت است که هلاک عاصیان است.»