می بایست

واژه نامه بختیاریکا
وا سکی؛ ( واسکه )
پیشنهاد کاربران
باید - لازم است - واجب
باید ، لازم
انجام دادن کاری . . . لازم است. . . . . باید
انجام دادن کاری
باید، مجاز، بدون اختیار در انتخاب
باید . . . . انجام داد
معنی ، باید ، انجام داد
لازم، واجب
باید بمون ، موندن ،
باید ، بمون
باید
لازم است
نوآمد
لازم
کلمه می بایست پیشینه ای در ادبیات فارسی ندارد و استفاده از آن خصوصا در متون اداری غلط است.
از �بایستن� بیشتر ، ساخت های �باید� ( مضارع ساده، سوم شخص مفرد ) ، � بایست � ( ماضی ساده، سوم شخص مفرد ) ، � می بایست � ( ماضی استمراری ، سوم شخص مفرد ) و � بایستی � ( صورت قدیم ماضی استمراری ، سوم شخص مفرد ) به کار می رود .
دستور زبان فارسی ۱ دکتر حسن احمدی گیوی ، دکتر حسن انوری
دستور زبان فارسی ۱ دکتر حسن احمدی گیوی ، دکتر حسن انوری