منوچهر آتشی (۲ مهر ۱۳۱۰،
دهرود شهرستان دشتستان استان بوشهر - ۲۹ آبان ۱۳۸۴، تهران)
شاعر،
روزنامه نگار و
مترجم معاصر ایرانی بود.
آهنگ دیگر ۱۳۳۸
آواز خاک ۱۳۴۶
دیدار در فلق ۱۳۴۸
بر انتهای آغاز ۱۳۵۰
گزینه اشعار ۱۳۶۵
وصف
گل سوری ۱۳۷۰
گندم و گیلاس ۱۳۷۱
زیباتر از شکل قدیم جهان ۱۳۷۶
چه تلخ است این سیب ۱۳۷۸
خلیج و خزر ۱۳۸۰
باران برگ زوق: دفتر غزل ها ۱۳۸۰
اتفاق آخر ۱۳۸۰
حادثه در بامداد ۱۳۸۰
ریشه های شب ۱۳۸۴
غزل غزل های سورنا ۱۳۸۴
منوچهر آتشی در ۲ مهر ۱۳۱۰ در
دهرود در شهرستان دشتستان در استان بوشهر به دنیا آمد. خانوادۀ وی از
عشایر زنگنه کرمانشاه بودند که در حدود ۴ نسل پیش به جنوب ایران مهاجرت کرده بودند. نام جد وی «آتش خان زنگنه» بود و به همین دلیل نام خانوادگی وی «آتشی» انتخاب شد. پدر منوچهر آتشی فرد باسوادی بود و به دلیل علاقه ای که سرگرد اسفندیاری که در جنوب به رضاخان کوچک مشهور بود به وی داشت، او رابه بوشهر انتقال داد و کارمند اداره ثبت و احوال بوشهر شد.
منوچهر آتشی در اواخر دههٔ ۳۰ با آهنگ دیگر در شعر معاصر به تجربه ای تازه دست می زند. او با کشف و شهود در طبیعت جنوبی و وحشی به نوعی خشونت غریزی در شعر دست می یابد. اما آنچه خشونت
شعری آتشی را از عنصر خشونت آشفته و غیر منسجم برخی از شاعران قبل و بعد از خودش (مثلاً از
نصرت رحمانی یا کیومرث منشی زاده) متمایز می کند به جز حضور «جنوب»، لحن
حماسی آن است.
شعرهای آتشی در دهه های ۳۰ و ۴۰ و ۵۰ شعر
کویر است و عناصر طبیعی این کویر حماسه و خشونت را با هم می آمیزد. گذشته از آن، عشق و امید و آرزو نیز خود را به این طبیعت جنوبی غرق می کند و احساس تنها در مثلث خشونت-حماسه-جنوب چهره نشان می دهد.
آتشی بر شاعران بسیاری در ایران تأثیر گذاشته است و نیز شاعران بسیاری را تربیت کرده است. در همین زمینه محمدعلی بهمنی در غزلی تأکید می کند:
تو آتشی و تمام من از تو شعله ور است/ نه من، که روشنی نسلم از شماست هنوز