منتسف

لغت نامه دهخدا

منتسف. [ م ُت َ س َ ] ( ع ص ) رنگ تغییرکرده و برگشته از ترس. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به انتساف شود.

منتسف. [ م ُ ت َ س ِ] ( ع ص ) آنکه از بن برمی کند بنا را و آن را زیر و زبر می نماید. ( ناظم الاطباء ) ( از محیط المحیط ). || آنکه آهسته سخن می گوید. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به انتساف شود.

پیشنهاد کاربران