ملخج

لغت نامه دهخدا

ملخج. [ م َ ل َ ] ( اِ ) خبازی. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : جانوری هست که با وی همی جنبد، چون حربا که با آفتاب همی گردد هر چگونه که گردد، و نیز برگ کشت و گیا با او همی گردند و آن بر برگ ماش و بر برگ ملخج و سوس پیداتر است. ( التفهیم چ همایی ص 60 ). و رجوع به خبازی و ماده بعد شود.

پیشنهاد کاربران