95 1577 100 1 مفسده/mofsede/مترادف مفسده: افساد، تباهی، فتنه، فساد، مفسدتمتضاد مفسده: صلاح معنی مفسده در لغت نامه دهخدا مفسدت. [ م َ س َ دَ ] (ع اِ) تباهی. خلاف مصلحت. ج ، مفاسد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مفسدة : و اگر اصلی نداشته باشد هیچ مضرت و مفسدت صورت نبندد. (جهانگشای جوینی ). و کیفیت مصلحت و مفسدت ولایت خود که سبب آن چیست. (جهانگشای جوینی ). و رجوع به مفسدة و مفسده شود.مفسدة. [ م َ س َ دَ ] (ع اِ) بدی و تباهی. خلاف مصلحت. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ج ، مفاسد.(ناظم الاطباء). و رجوع به مدخل های قبل و بعد شود.مفسده. [ م َ س َدَ / دِ ] (از ع ، اِ) بدی و تباهی. زیان و فساد. هرچیز زیان آور. (از ناظم الاطباء). مفسدة : ایزد که همی کرد مرکب تن و جان در هر عضوی مصلحتی کرد نهان گر مفسده ای ندیده بودی به زبان محبوس نکردیش به زندان دهان.مسعودسعد.و رجوع به دو مدخل قبل شود.مفسده. [ م ُ س ِ دَ / دِ ] (از ع ، ص ) مفسد. مضر. مخرب. (از ناظم الاطباء).مفسدین را بخوانید. معنی مفسده به فارسی مفسدهبدی و تباهی، سبب فسادوتباهی، مفاسد جمع( اسم ) مونث مفسدماخوذ از تازی مفسد و مضرر و مخرب مفسده انگیزآنکه فساد انگیزد فساد انگیز مفسده جویمفسده انگیز مفسده آمیز را بخوانید. معنی مفسده در فرهنگ معین مفسده (مَ سَ دِ) [ ع . مفسدة ] (اِ.) تباهی ، فساد. ج . مفاسد. معنی مفسده در فرهنگ فارسی عمید مفسده۱. بدی و تباهی.۲. سبب فساد و تباهی. مفسده را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران امیرحسین این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:اوتیوچ utyoch (سنسکریت: اوتکُچَ)نیرتی (سنسکریت) معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها حسن امامی > off topic مجید > راه پر پیچ و خم کیوان نیک نژاد > belong to H. KH > cheque butt مهرداد بخشنده > political correctness امین > Richest اصالت > ساوالان پانیذ طاهایی > برکند نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته ヴァヒドحمیدرضا دادگر_فریمانDark Light A.C.EFarhoodFigureسیدحسین اخوان بهابادیمحمد حاتمی نژاد فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته نام کره ای بگسست طبل غازی handcuffs عجل الله تعالی فرجه cameraperson رهی برگشود حقیقت گو