مفاد
/mofAdd/
مترادف مفاد: فحوا، محتوا، مدلول، مضمون، معنا، معنی، مفهوم
برابر پارسی: چم، درونمایه، سودمایه، گفتارها

فارسی به انگلیسی
مترادف ها
دوام، خلاصه، ماده، جوهر، استحکام، جسم، جنس، مفهوم، مفاد، ذات، شیی، ماده اصلی
معنی، منظور، مقصود، مراد، مفهوم، مفاد، فحوا، ارش
معنی، جهت، احساس، هوش، مفهوم، مفاد، مضمون، حس، شعور، حس تشخیص، حواس پنجگانه
معنی، اهمیت، مفهوم، مفاد، قدر
معنی، اظهار، مفهوم، مفاد، تعیین، ابلاغ، نص صریح
محتوی، مقدار، گنجایش، حجم، مفاد، خوشنودی، فحوا
معنی، عمد، منظور، مرام، نیت، قصد، فکر، مفاد، تصمیم
ادعا، قصد، مفهوم، مفاد
زمینه، مفاد، متن
مفهوم، مفاد، محتویات، مندرجات، مضمون، ضمائم
تمایل، نیت، رویه، مفهوم، مفاد، فحوا، صدای زیر مردانه
مفاد، متن، نص، کتاب درسی
ترکیب، مفاد، بافت
مفهوم، مفاد
لغت نامه دهخدا
( مفآد ) مفآد. [ م ِ ] ( ع اِ ) مِفاءَد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). مفأد.ج ، مفائید. ( اقرب الموارد ). و رجوع به مفأد شود.
مفاد. [ م ُ ] ( ع اِ ) معنی. مفهوم. مضمون. مدلول. مستفاد. فحوی. مقصود. منظور. مراد. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
مفأد. [ م ِ ءَ ] ( ع اِ ) بابزن.مِفاءَدَة. ( مهذب الاسماء ). بابزن. مفآد. مفأدة. ج ،مفائد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || تنورشور. ( مهذب الاسماء ).آتشکاو. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). چوبی که بدان تنور را به هم زنند. ( از اقرب الموارد ).
مفاد. [ م ُ ] ( ع اِ ) معنی. مفهوم. مضمون. مدلول. مستفاد. فحوی. مقصود. منظور. مراد. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
مفأد. [ م ِ ءَ ] ( ع اِ ) بابزن.مِفاءَدَة. ( مهذب الاسماء ). بابزن. مفآد. مفأدة. ج ،مفائد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || تنورشور. ( مهذب الاسماء ).آتشکاو. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). چوبی که بدان تنور را به هم زنند. ( از اقرب الموارد ).
فرهنگ فارسی
معنی، مفهوم
۱ - ( اسم ) آنچه بطور فایده و بهره یافته شده . ۲ - ( اسم ) معنی مفهوم .
بابزن یا تنور شور
( مف آد ) مفاد
۱ - ( اسم ) آنچه بطور فایده و بهره یافته شده . ۲ - ( اسم ) معنی مفهوم .
بابزن یا تنور شور
( مف آد ) مفاد
فرهنگ معین
(مُ ) [ ع . ] (اِ. ) معنی ، مفهوم .
فرهنگ عمید
معنی، مفهوم.
فارسی به عربی
احساس , تفسیر , مادة , معنی , نیة
پیشنهاد کاربران
درنوشت = مفاد یک نوشته، مضمون و فحوی یک قراداد، نامه، نوشته ، . . .
محتوا
درونمایه و محتوا
ویژگی
درون نوشت
کلمه عربی و ریشه آن فید است.
توضیح :
مُفید ( اسم فاعلی ) :فایده دهنده.
سیب برای بدن مفید است یعنی به بدن فایده می دهد.
مُفاد ( اسم مفعول ) : فایده شده، آنچه مورد فایده واقع شده، دارای فایده شده.
مفاد این نوشته این است یعنی آنچه درون نوشته مورد فایده قرار گرفته است یا به عبارتی همان مفهوم و منظور نوشته است که مورد فایده واقع شده یعنی دارای فایده است.
از مفاد این قرارداد استفاده می شود یعنی طلب کردن فایده از قراردادی که دارای فایده است. یا بیرون آوردن و استنباط از قرار داد که این می شود مستفاد.
توضیح :
مُفید ( اسم فاعلی ) :فایده دهنده.
سیب برای بدن مفید است یعنی به بدن فایده می دهد.
مُفاد ( اسم مفعول ) : فایده شده، آنچه مورد فایده واقع شده، دارای فایده شده.
مفاد این نوشته این است یعنی آنچه درون نوشته مورد فایده قرار گرفته است یا به عبارتی همان مفهوم و منظور نوشته است که مورد فایده واقع شده یعنی دارای فایده است.
از مفاد این قرارداد استفاده می شود یعنی طلب کردن فایده از قراردادی که دارای فایده است. یا بیرون آوردن و استنباط از قرار داد که این می شود مستفاد.
متن
مفاد به معنی مفید که جمع ان مفایید است که ناظم الاطبا در انندراج و تاج المصادر اورده اند و اصلا معنی مفهوم در ان گنجانده نشده است ولی کار برد غلط جنین معنی را در بعضی مدارک را دارد
تلفظ: mofad ، مُفاد
فایده ها
به هیچ عنوان مَفاد تلفظش نکنید، تلفظ صحیح مُفاد است!