مغلب
لغت نامه دهخدا
مغلب. [ م َ ل َ ] ( ع مص ) چیره شدن. مغلبة. غلبة. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
مغلب. [ م ُ غ َل ْ ل َ ] ( اِخ ) بحرالمغلب ؛ بحرالهند. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید