test (اسم)
محک ، ازمایش ، بته ، بوته ، معیار ، ازمون
criterion (اسم)
محک ، میزان ، معیار ، ملاک ، ضابطه ، مقیاس ، نشان قطعی
touchstone (اسم)
محک ، معیار ، سنگ محک
canon (اسم)
تصویب نامه ، حکم ، قانون شرع ، معیار ، دره عمیق و باریک ، قانون کلی ، مجموعه کتب
gauge (اسم)
درجه ، وثیقه ، اندازه ، پیمانه ، معیار ، مقیاس ، گرو ، اندازه گیر ، وسیله اندازهگیری ، مصرف سنج
scale (اسم)
درجه ، تناسب ، وزن ، ترازو ، نسبت ، اندازه ، معیار ، پوسته ، مقیاس ، پله ، فلس ، گام ، کفه ترازو ، مقیاس نقشه ، خط مقیاس ، هر چیز مدرج ، وسیله سنجش ، هر چیز پله پله ، اعداد روی درجه گرماسنج و غیره ، پولک یا پوسته بدن جانور
standard (اسم)
نشان ، پرچم ، شعار ، علم ، قالب ، معیار ، استاندارد ، الگو ، نمونه قبول شده
yardstick (اسم)
پیمانه ، معیار ، مقیاس ، چوب ذرع
paragon (اسم)
معیار ، مقیاس رفعت و خوبی ، نمونه کامل