معنوی
منسوب به معنی، آنچه منسوب به معنی است، باطنی، حقیقی
( صفت ) منسوب به معنی ۱ - مربوط به معنی ۲ - باطنی حقیقی مقابل مادی ظاهری صوری: [ یکی جان عجب باید که داند جان فدا کردن - دو چشم معنوی باید عروسان معانی را. ] ۳ - شخصی که درعالم معنی و باطن سیرکند عارف : من که قاضی ام نه مرد معنوی زین مرقع شرم میدارم قوی . ] ( منطق الطیر . چا . دکتر مشکور. ۱۲۵ ) یامقامات معنوی . درجات عالم باطن مقامات عرفانی : بلبل ز شاخ سروبه گلبانگ پهلوی میخواند دوش درس مقامات معنوی ( حافظ . ۳۴۵ )
از شاعران قرن دهم عثمانی است وی اهل صلانیک و به طریقه مولویه منتسب بود .
خواجه عبد اللطیف از اولاد خواجه عبید الله احرار بود و در نظم اسرار طریقه مولوی معنوی می پیمود .
به اصطلاح نحویان اسمی که در آن از علامات تانیث که ای فوقانی در آخر الف ممدوده و مقصوره است نباشد . مگر در استعمال عرب ضمیر مونث به سوی آن راجع کننده یا علم مونث باشد که در آن علامات تانیث نباشد .
تاکید معنوی یا غیر صریح به خلاف تاکید لفظی است و آن را از این روی معنوی نامند که گوینده توجه به تاکید معنی دارد نه لفظ چنان که بر عکس در تاکید لفظی توجه به تکرار لفظ است .
مقابل جعل مادی است و آن عبارت از این است که مامورین تنظیم اوراق بر خلاف واقع امری را تحریر و یا در دفاتر دولتی قید کنند .
[spiritual health] [علوم سلامت] یکپارچگی اصولی و اخلاقی و هدفمند بودن در زندگی و احساس تعهد به یک واقعیت برتر
در مقابل عامل لفظی مانند عاملیت ابتدائیست در خبر که همان مجرد بودن از عامل لفظی است .
...