مصامص

لغت نامه دهخدا

مصامص. [ م ُ م ِ ] ( ع ص ، اِ ) خالص از هر چیزی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). مثل مصاص است به معنی خالص هر چیزی. ( از نشوءاللغة ص 139 ). و رجوع به مصاص شود.
- فرس مصامص ؛ اسب استواربنداندام. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
|| گرامی نژاد و پاکیزه گوهر: انه لمصامص ؛ او گرامی نژاد و پاکیزه گوهر است ( ناظم الاطباء )، او صاحب حسب پاکیزه است. ( منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران