گرد آن پرده گلگون چو مشلشل دیدم
آمدم یاد از آن زلف و ز آن رنگ و عذار.
نظام قاری ( دیوان ص 14 )
به زیر منور عروس منصه تتقها به گردش مشلشل جوانب.
نظام قاری ( دیوان ایضاً ص 27 ).
والا و مشلشل را قسمت ز ازل این بودکاین شاهد بازاری وآن پرده نشین باشد.
نظام قاری ( دیوان البسه ایضاً ص 57 ).