مستوصف

لغت نامه دهخدا

مستوصف. [ م ُ ت َ ص ِ ] ( ع ص ) غلام که به حد خدمت رسیده باشد. || توصیف چیزی را خواهنده. || توصیف درمان خود خواهنده از طبیب. ( از اقرب الموارد ). رجوع به استیصاف شود.

پیشنهاد کاربران

مستوصف =درمانگاه
مستشفی = بیمارستان
درمانگاه
بیمارستان مستشفی است پس کلمه مستوصف بهتر است درمانگاه معنی شود
درمانگاه، بیمارستان، محل درمان بیماران
مکانی که بیماران را نگهداری و درمان می کنند
درمانگاه