دیکشنری
مترجم
بپرس
محوز
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
محوز. [ م ُ ح َوْ وِ ] ( ع ص ) به نرمی و سبکی راننده شتران را سوی آب. ( آنندراج ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک