محطوط. [ م َ ] ( ع ص ) کم کرده شده. ( منتهی الارب ). || رجل محطوطالقدر؛ مرد پست قدر و فرومایه و در پست ترین رتبه واقع شده. || الیة محطوط؛ سرین پست. || جاریة محطوطالمتنین ؛ دختر پست شکم که پشت وی دراز و هموار باشد. ( ناظم الاطباء ).