مُترصّد بودن. ( مترصد + بودن ) الف. چشم براه بودن، منتظر بودن. ب. در تَرَصّد بسر بردن، چشم داشتن.
امثال:
"دانشجویان و دانشگاهیان ضمن هشدار به آحاد ملت ایران اعلام می کنند که نقشه دشمن به انتها نرسیده و هنوز مترصد حملات دیگر است. " ( منبع: خبرگزاری جمهوری اسلامی، ۱۴ بهمن ۱۳۸۸ )
... [مشاهده متن کامل]
"بازیگر فیلم سینمایی "بیست" با اشاره به اینکه همیشه مترصد حضور در نقش های متفاوت است، این فیلم را تجربه ای موفق برای خود دانست. " ( منبع: پایگاه فرهنگ و هنر ایران )
امثال:
"دانشجویان و دانشگاهیان ضمن هشدار به آحاد ملت ایران اعلام می کنند که نقشه دشمن به انتها نرسیده و هنوز مترصد حملات دیگر است. " ( منبع: خبرگزاری جمهوری اسلامی، ۱۴ بهمن ۱۳۸۸ )
... [مشاهده متن کامل]
"بازیگر فیلم سینمایی "بیست" با اشاره به اینکه همیشه مترصد حضور در نقش های متفاوت است، این فیلم را تجربه ای موفق برای خود دانست. " ( منبع: پایگاه فرهنگ و هنر ایران )