متجانس
/motejAnes/
مترادف متجانس: سازگار، شبیه، متشابه، مشابه، همانند، همگون
متضاد متجانس: نامتجانس، ناهمگون
برابر پارسی: همتا، همسان، همانند، همگن
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - شبیه بچیزی یاکسی هم جنس جمع : متجانسین .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. [قدیمی] متناسب، متعادل.
مترادف ها
موافق، متجانس
همانند، متجانس، برابر، همسان
در خور، منطبق، متجانس
پیشنهاد کاربران
دو جسم یا عمل با یکدیگر متشابه باشند
همگن
هماهنگ
همریخت
مشابه - از یک جنس