98
1620
100
1
/mabzul/
مترادف مبذول: بذل شده، واگذارشده
برابر پارسی: بخشیده، پذیرفته
معنی مبذول در لغت نامه دهخدا
مبذول. [ م َ ] (ع ص )بخشیده شده. (آنندراج ). خرج شده و مصرف شده و بخشیده شده. (ناظم الاطباء) : که اگر تمامی خزاین ما در آن مبذول خواهد بود باک نیاید. (کلیله و دمنه ).
گفت بهر شاه مبذول است جان
او چرا آید شفیع اندرمیان.مولوی.
|| قبول کرده. (آنندراج ). پسندیده. (ناظم الاطباء) : اگر مثلاًدر ملک مشارکت توقع کنی مبذول است. (کلیله و دمنه ).
- مبذول داشتن ؛ پذیرفتن. قبول کردن : سلطان ملتمس ایشان مبذول داشت و همگنان را بخواند و بنواخت. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 249). ملک نوح این التماس مبذول داشت. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 356). امیرالمؤمنین الناصرلدین اﷲ التماس او مبذول داشت. (جهانگشای جوینی ).
معنی مبذول به فارسی
مبذول
بذل شده، بخشیده شده
( اسم ) بذل شده
( مصدر ) ۱ - بخشیده شدن ( در سخن از بزرگان باحترام استعمال شود ) : فی الحمله مامول سلجوقیان قبول و مبذول افتد .
( مصدر ) ۱ - بخشیدن دادن ( در سخن از بزرگان باحترام استعمال شود ) : عاطفت خسروانه ملتمس او را مبذول داشت . ۲ - انجام دادن بعمل آوردن : از کوششهایی که مبذول داشته اید سپاسگزاریم .
معنی مبذول در فرهنگ معین
مبذول
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) ۱ - خرج شده ، مصرف شده . ۲ - بذل شده ، بخشیده شده .
( ~. تَ) [ ع - فا. ] (مص م .) ۱ - بخشیدن . ۲ - به عمل آوردن .
معنی مبذول در فرهنگ فارسی عمید
مبذول
بذل شده، بخشیده شده.
مبذول را به اشتراک بگذارید
کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته
پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته
• اقدامات لازم را مبذول فرمایید • معنی مبذول گردد • مساعدت لازم را مبذول فرمایید • مترادف مبذول • مبذول نمایید • فرمایید یا فرمائید • مبذول نمایند • مبذول داشتن • مفهوم مبذول • تعریف مبذول • معرفی مبذول • مبذول چیست • مبذول یعنی چی • مبذول یعنی چه