98 1568 100 1 لب تر کردن معنی لب تر کردن در لغت نامه دهخدا لب تر کردن. [ ل َ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) آلودن لب به آب. اندکی آب به دهان گرفتن و توسعاً آشامیدن آب : لب تر مکن به آب که طلق است در قدح دست از طعام دار که زهر است توأمان.خاقانی.چنان آسمان بر زمین شد بخیل که لب تر نکردند زرع و نخیل.سعدی.صاحب آنندراج گوید: کنایه از شراب پنهان خوردن و سخن گفتن مرادف زبان زدن است : بهاری یافتم زو بر نخوردم فراتی دیدم و لب تر نکردم.نظامی.ز چندین نکته ها کم گشت لب ترندیدم هیچ نقشی زین نکوتر.میرخسرو.لب ترش را بخوانید. معنی لب تر کردن به فارسی لب تر کردن( مصدر ) آشامیدن ( آب شراب و غیره ) : بهاری یافتم زو بر نخوردم فراتی دیدم و لب تر نکردم . ( نظامی لغ.) لب ترشی را بخوانید. معنی لب تر کردن در فرهنگ معین لب تر کردن ( ~ . تَ. کَ دَ)(مص ل .) ۱ - کنایه از: آب آشامیدن . ۲ - (عا.) اشاره مختصر که به انجام کاری منجر شود. لب تر کردن را به اشتراک بگذارید معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها محمدحسین درویشی > حسن آباد بلهر Meisam > emanate ریحانه > gut علی ولایی > corb محمد > Live for yourself آزیتا > آزیتا مدیر گروه مخصوص ادمین ها در ایتا > تب زدن صباح > رایین نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته FarhoodヴァヒドFigureمحمد حاتمی نژادDark Light محمدرضا ایوبی صانعسیدحسین اخوان بهابادیحمیدرضا دادگر_فریمان فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته نام کره ای بگسست طبل غازی handcuffs cameraperson نیم دوست نگون اقبال رهی برگشود