قیچک

لغت نامه دهخدا

قیچک. [ ق َ / ق ِچ َ ] ( اِ ) غژک. غجک. غیچک. غچک. و آن سازی است از مطلقات ذوات الاوتار دارای کاسه ای است و بر سطح آن پوست کشند و بکمانه در عمل آورند و بر روی آن ده وتر. ( سیم ) بندند. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به آهنگ شود.

فرهنگ معین

(چَ ) (اِ. ) = غیچک . غچک . غجک . غژک : نوعی کمانچه ، یکی از آلات موسیقی که کاسة کوچک و دستة بلند دارد و با آرشه نواخته می شود.

دانشنامه آزاد فارسی

قِیْچَک
قِیْچَک
از سازهای زهی آرشه ای. دیگر نام های این ساز در متون قدیمی فارسی عبارت است از قیچک، غژک، غزک، غچک (قچک) و غژ. در بلوچستان به سرود یا سروز و در سیستان به قیچک معروف است. نواختن این ساز امروز فقط در بلوچستان و سیستان معمول است. خصوصیات ظاهری قیچک بلوچی با نوع سیستانی تاحدودی متفاوت است. قیچک سیستانی باریک تر و بلندتر از قیچک بلوچی است، تعداد وترهای آن کمتر و شیوه های اجرایی آن نیز ساده تر است. این ساز متشکل است از کاسه ای طنینی و دو قسمتی، که دهانۀ پایینی آن با پوست پوشانده شده و دهانۀ بالایی آن باز است. دستۀ این ساز کوتاه است و به لانۀ کوک و سرپنجه منتهی می شود. قیچک دو گروه وتر دارد؛ گروه اول وترهای اصلی است (در قیچک بلوچی چهار و در قیچک سیستانی سه عدد است) و آرشه روی آن ها کشیده می شود. گروه دوم، وترهای فرعی، (واخوان ها)، است (هفت عدد در هر دو نوع قیچک بلوچی و سیستانی)، که روی آن ها آرشه کشیده نمی شود و با ارتعاش وترهای اصلی به صدا درمی آیند. این ساز از مهم ترین و متداول ترین سازهای بلوچستان و سیستان است. قیچک بلوچی تقریباً در بیشتر انواع موسیقی بلوچستان، ازجمله سَوت، و گواتی، حضور دارد و کاربردهای متنوعی دارد. قیچک سیستانی، اغلب در مجالس عروسی و شادمانی نواخته می شود. این ساز از بلوچستان و سیستان، به برخی از مناطق مجاور و گاه غیر مجاور نیز راه یافته است؛ ازجمله منطقۀ کهنوج در استان کرمان، میناب، بندر چارک و بستک در استان هرمزگان.

پیشنهاد کاربران

ترکی شده واژه پارسی " غژک ، پکاوچ "، در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو

بپرس